زندگی بدون اعتماد

620 بازدید 1 تبادل تجربه

سلام. نمیدونم چه جوری شروع کنم ولی خیلی نیاز به کمک دارم .کسی نیست که حرفامو بهش بگم همشو می ریزم تو خودم و افسرده میشم خواهش میکنم کمکم کنید.

من دختر 21 ساله هستم که درسن 18 سالگی ازدواج کردم و همزمان با دوره نامزدی درس هم میخوندم ازدواج من از روی عشق و علاقه نبود چون یکبار شکست عشقی خورده بودم ولی فراموش کرده بودمش بعد از عقد همسرم ازم سوالاتی در رابطه با مسائل عشقی پرسید و بهم گفت من ناراحت نمیشم و بگو و من هم گفتم . میدونم بچگی کردم و کاش نمیگفتم .بعد اون چند باری ازم پرسید و من دوباره یاد اون روزها افتادم .چند ماهی مونده بود به عروسیمون من به فردی ک قبلا در زندگیم بود پی ام دادم و اون با این که ازدواج کرده بود جواب داد همون روز صحبت کردیم و تموم شد و من فقط میخواستم ببینم زندگیش چطوره  و چیکار میکنه و چرا ترکم کرد و نگو همسرم پی ام های من رو حک کرده و بهش گفتم که من همسرم رو دوست ندارم ولی نمیتونم بهش خیانت کنم واقعا قصد من خیانت نبود . شوهرم فهمید و باهام صحبت کرد و تهدید . ولی با هم ازدواج کردیم بعد از عروسی همسرم کار گذشتم رو هی می کوبید سرم حرفای بدی میگفت بهم و بهم میگفت تو خیانت کردی .خیلی حرفای بدی بهم زد و من فقط گریه می کردم .1 سال مداوم زندگیمون دعوا بود و گریه و بد وبیراه. کتکم زد و منم سیلی بهش زدم . خسته شده بودم ولی نه خوانواده من و نه خانواده ی اون از چیزی خبر نداشتن ولی شوهرم میگه چون دوستت دارم نگهت داشتم .یک سال اول زندگیمون که گذشت یکم بهتر شد ولی باز هم گاهی هر ماه یکبار این اتفاقا میفته و همش میگه تو دوستم نداری ولی من دوسش دارم هرچقدر هم میگم باورش نمیشه حتی با عمل هم باور نمیکنه و اصلا نمی بینه . قرارشده اقدام کنیم به بچه دار شدن . دیشب باز هم دعوامون شد و سر اینکه من برم گواهینامه بگیرم دعوا کردیم و گفت نمیشه باید منم بیام البته بعد ثبت نام ولی کارش جوری که نمیشه بیاد مربی من هم زن و با مامان خودش میرم . و دعوای ما ربطی به گذشته نداشت دوباره بحثشو کشید و بهم گفت شرمم میشه بگم زنمی البته خیلی از این حرفا زده . دیگه تحمل ندارم . چشمام از بس که گریه کرم ضعیف شده .حرفامو به شما گفتم کمکم کنین.دوستش دارم ولی این زندگی رو نه .دوست دارم ماهم مثل زوج های دیگه باشیم ولی نمیشه . همسرم نمیذاره من جایی برم به جز خانوده ی خودش و همراه خودش. نذاشت دانشگاه برم و همینطور چیزهای دیگه و میگه هر جایی بری باید منم پیشت باشم و پدرش هم یکم شبیه پسرشه نمیدونم اگه من اون کارو نمیکردم بازم زندگیم اینطوری بود . گاهی میخوام بذارم و برم تا بره دنبال زندگیش وگاهی هوس کردم خودکشی کنم ولی جراتشو نداشتم ...کمکم کنین

اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزيز ✋🏻

ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد 

خوشحالم از اينكه الان به همسرتان علاقمند هستيد و زندگيتان را دوست داريد.بابت مسئله ايی كه پيش آمده متاسفم ،اما بهتر است درصدد جبران آن شويد .(خودتان را در جای همسرتان بگذاريد و از ديد او به اين مسئله نگاه كنيد) .

سعی كنيد يک خانه پر از عشق و صميميت و آرامش را درست كنيد .حتما در يک زمان مناسب و با آرامش و احترام و صميمت با همسرتان صحبت كنيد و بگوييد كه از اتفاقی كه افتاده و ضربه ايی كه به تو زدم واقعا متاسفم و تو را درک ميكنم و تلاش ميكنم كه رابطه خيلی خوبی را بسازم .مسئوليت رفتار خود را بپذيريد و برای كارتان دليل نياوريد .احساس صميمت بيشتری بين خودتان بوجود آوريد .به همسرتان بگوييد كه او و زندگی تان را بسيار دوست داريد .بايد كارهايی انجام دهيد تا اعتماد او را جلب كنيد .در بيشتر موارد از همسرتان مشورت بگيريد و نظر ايشان را بپرسيد .ايجاد و حفظ يک رابطه خوب نيازمند وقت گذاشتن است

مهارت های ضروری برای زندگی زناشويی را حتما ياد بگيريد  .زندگی زناشويی رضايت بخش چه مهارت هايی ميخواهد ،ميتوانيد مهارت های ايجاد رابطه مثبت و دلنشين را در خود ايجاد كنيد .سعی كنيد هرروز همسرتان را نسبت به عشقی كه به او داريد مطمئن سازيد .پس هميشه دوستت دارم را به او بگوييد .با لحنی آرام و رویی گشاده با او صحبت کنید؛ گرفتن ژست طلبکارانه باعث می شود بیشتر در لاک دفاعی فرو رود .شنونده خوبی باشید؛ اجازه دهید همسرتان نیز صحبت کند و میان حرف های او نپرید.از او قدردانی کنید؛ اگر به حرف هایتان گوش داد از او تشکر کنید،مثلا بگویید« ممنونم که با وجود خستگی برایم وقت می گذاری» به او بگویید؛ از اینکه به حرف هایتان گوش می کند احساس آرامش می کنید؛ این کار باعث ایجاد انگیزه در او می شود.او را مورد تحسین قرار دهید؛  به جای سرزنش کردن، ویژگی های مثبت او را پررنگ کنید.بگویید می خواهم فعالیتی که فکر می کنم از آن خوشت می آید همراه با تو ،برای طراوت بخشی به زندگی مان انجام دهم.در هنگام بيدار شدن صبح بخير عاشقانه به يكديگر بگوييد .خداحافظی  در هنگام رفتن و سلام كردن های هنگام بازگشت از كار را ناديده نگيريد يكديگر را در آغوش بگيريد ،ببوسيد و تا دم درب منزل يكديگر را همراهی كنيد تلاش كنيد تا ميتوانيد  به هر روشی زندگی خودتان را غرق در عشق كنيد .هرگز از همسرتان جدا نخوابید. بنابراین تحت هیچ شرایطی حتی اگر با هم در حالت قهر هم هستيد .به مسائل زناشویی خود بیشتر اهمیت دهيد ،مسائل زناشویی باعث خوشحال شدن و آرامش خودتان و همسرتان می‌شود.سلام و خداحافظی گرمی داشته باشیداین کار معجزه می‌کند و تمام کدورت‌ها و ناراحتی‌هایی را که شاید پیش آمده باشد، از بین می‌برد. مطمئن باشید اگر هر روز این کار را بکنیدبرایتان عادی و تکراری نمی‌شود. هیچ‌وقت از اسرار و ضعف‌های همسرتان علیه او استفاده نكنيد 

برخی موارد پیش پا افتاده ممکن است در نظر همسرتان بسیار با اهمیت باشند و شما باید آنها را تشخیص دهید. به هنگام اختلاف و درگیری با همسرتان آن مسائل را به رخ او نکشید. کاری نکنید که رابطه‌تان سردتر شود.تجربه نشان داده که یکی از مهم‌ترین عناصر در خوشبختی زوج‌ها همین تغییر است.مراقبت و حمایت خود را از همسرتان کم نکنید،یکی از چیزهایی که زوج‌ها در رابطه‌شان نیاز دارند، حمایت است .دوست عزيز توصيه ميكنم بهتر است قبل از بارداری برای بهبود رروابط تان از يک مشاوره حضوری كمک بگيريد .

كتاب: ازدواج بدون شكست ،گلاسر ،ترجمه دكتر صاحبي ,,وكتاب :براي زن و شوهرها وقت زندگي بهتر رسيده ،ترجمه :مهرداد فيروز بخت 

ميتواند در اين مسير به شما كمک كند .

                                

                                 شاد و موفق باشيد 🌷🙏🏻

تجربه شما

login captcha

برای من اتفاقی مشابه شما افتاده. ولی دیگه فایده نداره.اعتماد کاغذیه که پاره شده