زندگی با مادرشوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 151 بازدید

سلام. من و همسرم دور از شهرمون زندگی میکنیم همسرم روز خواستگاری به من گفتن که بعد از برگشتن به شهر خودمون باید با مادرم زندگی کنیم اما مادرشون گفتن من هیچ وقت این کارو نمیکنم و تنها زندگی خواهم کرد. منم اون موقع قبول کردم اما الان که با اخلاق مادرشوهرم آشنا شدم می بینم اصلا نمیتونم با ایشون زندگی کنم و اون قدر استرس آینده و زندگی با مادرشوهر رو دارم که حس میکنم دارم افسرده میشم و هیچ امیدی ندارم . لطفا راهنماییم کنید باید چی کار کنم . 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیزم

ما وقتی می‌تونیم از زندگی‌مون بیشترین لذت و بهره رو ببریم که نه اسیر گذشته باشیم، نه نگران آینده. و در زمان حال بتونیم زندگی کنیم. این مساله در زندگی شما هم فقط محدود به زندگی کردن با مادر شوهرتون نخواهد بود. مسائل زیادی هستند که نیاز به مدیریت ما در زندگی دارند و صرف فکر و خیال کردن و استرس و نگرانی درباره‌ی آینده‌ای که هنوز نیومده، فقط حال ما رو بدتر خواهد کرد و لذت زندگی امروز رو از ما خواهد گرفت. به جای افسردگی و ناامیدی و استرس، به این فکر کنید که این مساله شاید هرگز اتفاق نیفته و حتی اگر هم اتفاق بیفته، حتما راه‌هایی برای مدیریت کردن زندگی وجود خواهد داشت.

به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha