اختلاف در دوران نامزدی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 154 بازدید

با سلام من مدت یک ساله که نامزد هستم و الان قصد جدایی دارم دلیل اختلافمون هم به خاطر دخالت های بی مورد خانوادش بود به طوری که در کوچیکترین چیز ها دخالت می کردن و همسرم هم از حرف اونا بیرون نمی اومد و بارها و بارها این دخالت رو انکار می کرد همسرم البته رفتار های عجیبی داشت با حساب و کتاب خرج میکرد و می گفت همینم مونده که بیام تو دوران نامزدی برای تو پول خرج کنم یا حتی بارها بهش گفتم نزار خانوادت دخالت کنن نه تنها اینکارو نکرد بلکه انکار هم کرد تحت فشار قرار دادم که درسشو بخونه چون سطح تحصیلاتش خیلی پایین بود نخوند منم زدم به سیم آخر و فحش پدر و مادر بهش دادم چون واقعا عاصیم کرده بود و این قهر کرد و منو به حال خودم رهام کرد بارها بهش گفتم بریم پیش مشاور که نیومد گفتم بیا باهم حرف بزنیم مشکلاتمون رو خودمون حل کنیم که اصلا زیر بار نرفت و فقط به حرف پدر و مادرش بود که بزار اونقدر بمونه که خودش بره هیچ تلاشی برای من نکردن یه خونه مستقل برام نگرفتن و گفت باید پیش پدر و مادرم زندگی کنی وکیل گرفتم رفته بود با وکیل من ساخت و پاخت کرده بود وکیله هیچ کاری برای من نکرده بود یه چند باری اومد دنبال من برای آشتی یه بار با پدرش یه بار هم خودش مثلا برای آشتی دست دادم پدرش دستمو رد کرد صحبت شد که خونه بگیرن ولی صبح زدن زیرش که ما همچین حرفی نزدیم یکبار هم خودش اومد با صدای بلند گفت اخلاق من اینه و من هیچ وقت کوتاه نمیام و باید پیش پدر و مادرم زندگی کنی حرفاش عجیبه من سرمو فقط به پدرم خم می کنم مادرش یه آدم سیاست بازه عوضیه در ظاهر خوب ولی در باطن زندگی خراب کن پدرش یه آدم دیکتاتور به تمام عیاره خودشم اوایل اخلاقش خوب بود اما بعدا که من فحش دادم تغییر کرد مثلا حق عوض کردن یه انگشترو نداشتم چون مادرش ناراحت میشد و باید یکسال صبر میکردیم یا برای خرید نامزدی مادرش هر کجا که اون می گفت باید اونجا می رفتیم خلاصه کاسه صبرم لبریز شد و بهش فحش دادم بعد از فحش دادم بعد یک مدت عذرخواهی کردم ولی اون حتی یه عذرخواهی هم نکرد روی خوش به من نشون نداد امتحانش کردم بهم خیانت کرد برام نقشه کشید به بهانه آشتی منو کشید ماشینش هرچی فحش بود به من داد به خاطر  مهریه که خودم برم پی کارم بعد دید کارساز نشد زنگ میزد خونه فحش میداد بعد هم یه زنه فرستاده بود خونه من که شوهرت اومده خواستگاری من .

سوالی که داشتم از حضور شما آیا زندگی با همچین آدمی به صلاح هست میشه با همچین آدمی که هیچ وقت خودشو مقصر ندانست حتی یک بار هم عذر خواهی نکرد میشه زندگی کرد الان میگه بیا آشتی کنیم به روی من نمیگه ولی آدم می فرسته دنبالم ولی اونقدر مغروره که به خودم نمیگه صلاح هست البته اوایل اینطوری نبود و به خاطر من گریه میکرد عذر خواهی میکرد ولی بعدا اخلاقش تغییر یافت ممنون میشم منو راهنماییم کنید 


اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن شغل بیکار وضعیت تاهل درحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 

دخالت بيشترين عامل بهم زدن روابط زوجی است حضور عوامل بيرونی و عدم مرز بندی روابط باعث سردی و مشكلات متعدد بين دو نَفَر ميشود 

طبق گفته های خودتان همسرتان فردی وابسته به خانواده است و اين موضوع را انكار ميكند بهتر است حريم زندگی خود را با آرامش مشخص كنيد 

حساب كتاب داشتن در مسائل مالی روش خوبی است اما خساست امری جداگانه است 

نوع حرف زدن بسيار بسيار در روابط تأثير گذار است بهتر است با لحنی آرام با هم درباره تمامی اين اتفاقات صحبت كنيد و حرف های طرف مقابل خود را بشنويد 

تحت فشار قرار دادن برای هركاری نتيجه معكوس ميدهد 

سرد حرف زدن خود باعث دوری است و خب فحاشی كه مخرب حرمت ها و احترام متقابل است و ناراحتی همسرتان امری طبيعی است .لجبازی و افتادن در بازی تلافی،  غرور زياد تنها باعث دعوا و جدل است لحنتان را آرام  كنيد به همسرتان و خانواده اش نزديک شويد و روش خود را تغيير دهيد آنگاه متوجه تغييرات همسرتان هم ميشويد 

گاهی عذرخواهی مثل چسب زخم است شايد زخم را ببندد اما مدت ها زمان ميبرد زخم خوب شود يا حتی ممكن است تا مدتهای زيادی جای آن باقی بماند 

امتحان كردن همسر ،و ...

آنچه بيان كرديد بجای بهتر كردن اوضاع فقط آسيب روانی دارد شبيه بازی كودكانه است 

اصلاح شدن امری ممكن است بشرط اينكه دو طرف خواهان آن باشند 

پيشنهاد ميكنم به زوج درمانگر مراجعه كنيد


تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha