بداخلاقی و غر زدن های همسر

سلام دوستان من تازه این سایت رو پیدا کردم کمک میخوام ازتون خودم 20 سالمه شوهرم 31 یه بچه 9 ماهه هم دارم احساس میکنم از زندگیم خسته شدم دلم میخواد سرمو بذارم بخوابم دیگه بیدار نشم از شوهرم و رفتاراش خسته شدم اگه خواستم با بچم بازی کنم هزار تا دلیل و حرف میاره که این کار درست نیست بچه است دیگه باید بچگی کنه اگه آب ریخت رو زمین باش بازی کردم یا پیش بند نبستم براش لباسش کثیف شد انقدر غر میزنه تا سرم درد میاد بچم از طرف خانواده شوهرم که هیشکی نداره خیلی بد رفتار و بد هستن اینقدر که سالی 6 ماه قرص اعصاب میخورم از دستشون خانواده خودمم اولین نوه است هیشکی نیست باهاش بازی کنه بخاطر اینکه عقده ای نشه باش بچگونه بازی میکنم کمبودی حس نکنه ولی دور از چشم شوهرم

اصلا میدونین چیه حس میکنم دوستم نداره از همه چیم ایراد میگیره اگه فیلم دخترم گرفتم میگه چرا خودت تو فیلمی چرا صدات افتاده چرا از خودت عکس میگیری اگه بچه خورد زمین منو توبیخ میکنه یه بار خواب بودم خورد زمین با داد و بیداد بیدارم کرده بلند شو بچه خورد زمین. میگم به من ربطی داره؟ بچه دست تو بود میگه آره چرا خوابیدی

کلا بحث مون سر بچه است کیو تا حالا دیدین بچش تا ساعت 1 نخوابه بعدشم رو دست بگیریش بالا پایینش کنی چرخ بزنی تو خونه تا بخوابه؟ بچه منو باباش اینجوری بدعادت کرده اگه یک شب خسته بود من میمیرم و زنده میشم تا بخوابونمش فرداش میریزم بهم از خستگی دلم نمیخواد پا از پا بردارم

به نظرتون مشکل ما چیه؟ از سنش نیست؟ مثل پیر زن ها رفتار میکنه  فقط گیر میده