لجبازی نوجوان ده ساله

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 95 بازدید

سلام خسته نباشید من دوتا پسر دارم ده ساله و چهارساله پسر ده ساله ام خیلی شلوغ میکنه اصلا گوش به حرفم نمیده و بیشتر لجبازی میکنه جوابمم خیلی پس میده برادر کوچکترشم خیلی اذیت میکنه اگه از کنارش رد بشه دو سه تا صورتی میزنه یا وقتی پسر کوچیکم داره با خودش بازی میکنه میره بازیشو خراب کنه تا جیغشو دربیاره  هر روز میگه شما فلان چیز رو برای من نمیگیرید با این که قبل این که مدرسه ها تموم بشه بهش قول دادیم برای هواپیما کنترلی بخریم خریدیم بازم هر روز ادعای خریدن یه چیزی رو داره الانم که نزدیک شروع مدارس هست اگه صد دفعه بهش نگی مشقات رو بنویس یا بخون اصلا باز نمیکنه کتاباشو به نظرتون باید چیکار کنم باهاش خواهش میکنم من رماتیسم دارم با این کارهای پسرم دردام زیادتر میشه و مریضیم شدید میشه لطفا کمکم کنید توان رفتن پیش مشاور هم متاسفانه ندارم


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور روانشناسی کودک و نوجوان

با عرض سلام خدمت شما مادر عزیز

مادرانی که بیش از کودک یا نوجوان خود، حرص و جوش درس را می زنند و ۲۴ ساعته پیگیر تکالیف مدرسه بوده و بیش از فرزند خود منتظر کارنامه آخر سال هستند. گویی که آنها هستند که به مدرسه می روند و فرزندشان به نمایندگی از آنها در مدرسه حضور دارد! کودک آنها عموما لجباز می شود و برای انجام تکالیف، مادر باید مدام کیف به دست، دنبال او باشد تا تکالیفش را انجام دهد...

پشت پرده این مشکل، وابستگی عمیق مادر را می بینم.

مادر ناخودآگاه توانایی دیدن استقلال فرزندش را ندارد و میخواهد در هر شرایطی بر رفتارها و حتی ریز نمرات فرزندش مسلط باشد. اما دیری نمی گذرد که این ماجرای کیف به دستی، خود مادر را رنج میدهد و البته فرزند را هم.

زمانی که مادر تصمیم می گیرد کودک را به حال خود رها کند، فرزند شروع به لجبازی بیشتر و رفتارهای واکنشی میکند...

راه حل این مشکل جستجوی چرایی وابستگی مادر به کودک و آگاهی دادن به والدین است، تا کم کم فاصله خود را با کودک بیشتر کرده و اجازه مستقل شدن و قدرت تصمیم گیری را به او بدهند.

دلایلی که لجبازی کودکان را تشدید میکند:

1) کودک دلش میخواهد که والدین با او بازی کنند ولی پدر و مادر یا وقت ندارند یا حوصله

2) خشم درونی کودک ناشی ازاضطراب و تنش ها

3) دلخوری کودک از والدین چون کودک منطق ندارد

4) تناقضات رفتاری والدین مثلا یه روز حالمان خوب است و با او بازی میکنیم و وقتی حالمون بد است حوصله بازی نداریم

5) مشکلات فیزیکی مثل گرسنگی،خستگی،خواب

6) عدم توجه کافی به کودک

7) توجه بیش از اندازه به کودک و دخالت در بازیها و کارهایش

8) ناکامی. اگر به کودک بگیم تو نمیتونی تو بلد نیستی کودک ناکام میشود

9)انتظار زیاد از فرزند داشتن مثلا اینکه توی مهمونی باید ساکت بشینی

10) عدم هماهنگی تربیتی پدر و مادر مامان میگه این کار بده بابا میگه خوبه

11) الگوهای نامناسب مثلا پدر و مادری که زیاد با هم لجبازی میکنند لجبازی را در کودک خود تشدید میکنند

 

بهترین روش برای برخورد با لجبازی:

 1) هماهنگ بودن پدر و مادر

2) داشتن برنامه ریزی روزانه غذا خوردنش بازی کردنش و خوابیدنش

3) خواسته موجه کودک را حتما پاسخگو باشیم یعنی به او یاد بدهیم که قصد ما لجبازی کردن نیست

4) یه جاهایی بهش حق انتخاب بدهیم

5) جایگزین کردن مثلا بگیم اگه جیغ نزنی میریم و اینکارو میکنیم

6) جملات خبری باشه تا دستوری مثلا بگیم وقته ناهاره نگیم الان باید ناهار بخوری

7) گوش دادن فعالانه موثرترین روش است باید با بچه ها همدلی کنیم مثلا جیغ زد بهش بگیم چی میخوای عزیزم گرسنه ای؟ خوابت میاد؟ میخوای بازی کنیم؟

8) با کودکان بالای 4 سال میتوان در مورد رفتارش صحبت کرد اول باید تذکر داد مثلا در جمع توی گوشش بگیم،در مرحله دوم تنبیه متناسب با عملش و حال و هوای کودک تنبیه کودک باید محروم کردن از چیز دلخواهش باشد

مشکل اصلی را بیابید: در این گونه موارد باید به دنبال پی بردن به علت مشکل و رفع آن بود.واکنش هایی نظیر تنبیه کودک و یا بی توجهی به او می تواند زمینه ساز ایجاد تصویری نامطلوب از والدین در ناخودآگاه کودک باشد که بعدها به شکل خشم هدف دار خود را نشان می دهد.

با او مدارا کنید: با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.

به او میدان دهید: برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .

اعمال روش خاموشی: از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.

روش تقویت رفتار ناهمساز: وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .

رژیم غذایی مناسب: شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .

درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .

در فرآیند تعلیم و تربیت و رشد , یکی از اثربخش ترین روشها برقراری رابطه انسانی با فرزند، حفظ و تأمین عزت نفس و احساس خودارزشمندی اوست. هیچ پدر و مادری خود به خود نمی تواند پدر و یا مادر موفقی بشود و فرزند خود را آن طور که هست بشناسد و او را درک کند و با او رابطه درست برقرار نماید , مگر اینکه دانایی های ضروری را کسب کند . علت اصلی شکست پدران و مادران در تعلیم و تربیت فرزندانشان عدم شناخت کودکان و نوجوانان است. پژوهشهای متعدد نشان داده است که هر قدر والدین داناتر و آگاهتر باشند , با مشکلات کمتری رو به رو می شوند . از سوی دیگر خانواده هایی که نسبت به نقشها , وظایف و مسئولیتهای خود بیشتر آگاهی دارند , بهتر می توانند با فرزندانشان رابطه برقرار کنند و دوره حساس و پرانرژی نوجوانی را به طریق مطلوب هدایت نمایند .

ایجاد روابط مثبت 4 جزء اساسی دارد :

هیچ یک از شیوه های آموزش کودکان موثر واقع نخواهد شد , مگر شما وقت کافی صرف کنید و رابطه ای مثبت میان خود و فرزندتان به وجود آورید . ما 4 جزء پایه ای برای برقراری رابطه مثبت و موثر میان والدین و فرزندانشان معرفی می کنیم .

1) احترام متقابل: انسان ها در هر سن که باشند مشکلات موجود در روابطشان نتیجه فقدان احترام متقابل است . والدین عمدتاً شکایت دارند که فرزندانشان به آنان احترام نمی گذارند , آنان نمی دانند که احترام کسب کردنی است . یعنی هنگامی به فردی احترام می گذارند که او نیز به سایرین احترام بگذارد , عیبجویی , داد و فریاد کردن , کتک زدن , بد دهنی و انجام کارهایی که خود کودک هم از عهده اش برمی آید موجب از میان رفتن احترام می شوند . برای برقراری احترام متقابل , باید کار را با نشان دادن احترام به فرزندانمان شروع کنیم . راه مناسب آغاز این کار , به حداقل رساندن صحبت های منفی است , با فرزندانتان زمانی صحبت کنید که جو خانواده دوستانه است .

2) صرف وقت برای تفریح: گذراندن مدت زمانی با هم از نظر کیفی مهم است نه کمی . یک ساعت رابطه مثبت به چندین ساعت مجادله رجحان دارد .ما پیشنهاد می کنیم که برای تفریح هم وقتی در نظر بگیرید و روزانه ساعاتی از وقت خود را با هر یک از فرزندانتان به طریقی که هر دوی شما لذت می برید , بگذرانید . اگر هر یک از طرفین احساس کنند که به زور به تفریح آمده اند , در واقع وقت خود را تلف کرده اند پدر و مادر می توانند زمان خود را به ترتیبی تقسیم کنند که روزانه هر یک به طور جداگانه با یکی از کودکان باشند . بسیاری , وقت خواب را مناسبترین زمان برای با هم بودن می دانند . نکته مهم آن است که شما و فرزندانتان به اتفاق در خصوص طریقه وقت گذرانی تصمیم بگیرید . علاوه بر اوقات انفرادی , هر خانواده باید فرصتی را که می تواند حداقل هفته ای یک بار باشد , برای تفریح خانوادگی اختصاص دهد .

3) دلگرمی: اگر می خواهیم کودکان به خودشان اعتقاد پیدا کنند , باید به آنان اعتقاد داشته باشیم برای آنکه کودک احساس لیاقت کند , باید گاهگاهی او را تشویق کنیم . تشویق و دلگرمی عمدتاً با کم اهمیت تر کردن اشتباهات کودک و تأیید بر نقاط قوت و برجسته رفتار او سر و کار دارد .

4) ابراز محبت : هر کودکی برای داشتن احساس امنیت , باید حداقل یکنفر را دوست داشته باشد و توسط یکنفر دوست داشته شود . گفتن این نکته که شما فرزندتان را دوست دارید . بویژه در مواقعی که انتظار ندارید , و همچنین با رفتارهای غیر کلامی مانند : نوازش کردن , در آغوش گرفتن , بوسیدن و نوازش موها , واقعاً اهمیت دارد .

با توجه به شرایط شما، کتاب معرفی می کنم، پس از مطالعه از راهکارها استفاده نمایید. در صورت لزوم از مشاوره تلفنی نیز می توانید استفاده کنید.

کتاب SOS، كمک برای والدين: راهنمای عملی تغيير و اصلاح رفتار كودک، دكتر لين كلارک، مترجمان: دكتررضا رستمی عضو هيأت علمی دانشگاه تهران، علی نيلوفری، ويرايش سوم


با آرزوی موفقیت برای شما


تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha