اختلاف و عدم رابطه جنسی با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 294 بازدید

سلام . 30 سالمه و دو ساله ازدواج کردم یک بچه نه ماهه دارم شوهرم نه سال ازم بزرگتره هر دو کارمند اون فوق دیپلم من فوق لیسانس اون خیلی اعتماد به نفسش بالاست هیچوقت قبول نداره اشتباهش رو وقتی من باهاش حرف میزنم اصلا توجه نمیکنه یا به مسخره میگیره اما توقع داره همیشه من حرفاشو تا آخر گوش بدم حتی اگه تکراری باشه نصیحت هاش،

رابطمون واقعا داغونه اشتباه از من بود که تحت فشاری که منو گذاشت توی دوران عقدمون. رابطه قبل از عقدی که داشتم تو  مجردی رو بهش گفتم از اون موقع دیگه دوستم نداره حتی موقع نزدیکی هم دوستم نداره همش تحقیر همش تمسخر، میگه اگه میبینی بعضی وقتها بهت محبت میکنم به خاطر اینکه میگم یک وقت خطا نکنی، از اول ازدواجم تا قبل دنیا اومدن بچه خیلی باهم دعوا میکردیم البته همش اون شروع میکرد و من سکوت همش گذشته رو به یادم میاورد و تحقیرم میکرد چندین بار کتک خوردم، همش تهدیدم میکرد که به خانوادت میگم همیشه به خودم میگم کاش زمان به عقب برمیگشت من مطمئنا با اون مرد رابطه برقرار نمیکردم اگر میدونستم اون همسرم نمیشه اصلا باهاش رابطه برقرار نمیکردم ، همش به خودم میگم ببین چه روزگاری داری چقدر داری تحقیر میشی چقد بی محلی میبینی ... ولی بازم به خاطر حفظ ابرو، آینده بچم و... به روم نمیارم و تلاش میکنم رابطه بهتر بشه  ما بعد بدنیا اومدن بچه اصلا با هم رابطه نداشتیم (نزدیکی) هر وقت رفتم طرفش بهانه آورده قلقلکم میاد، بدم میاد، دستات سرده، خوابم میاد، حوصله ندارم غسل بگیرم، تکون نخور تا خوابم ببره، صبح شیفتم خواب میمونم،... رختخوابمون از هم جدا شده چون بچه شب گریه میکنه اون بدخواب میشه. رابطه از سیکل خودش خارج شده ، خیلی تلاش میکنم یک جا خوندم زن تا حدی میتونه شروع کننده باشه اگه بیشتر باشه مرد زده میشه از نشانه گذاری هم استفاده میکنم آرایش میکنم خوشش میاد ولی بازم کاری نمیکنه همش لباس میخرم میپوشم بازم خوشش میاد ولی کاری نمیکنه چند وقت پیش گوشیشو چک کردم دوست دختر گرفته بود ولی خارجی بود ترجمه هاشو که خوندم خیلی ازش تعریف کرده بود نوشته بود شبها از فکر تو خوابم نمیرم همش عکساتو نگاه میکنم و.... سرچ های گوشیشو که دیدم دنبال سایت فیلم مستهجن میگشته، و اینکه همش توی اینستا دخترهای خوشکل رو نگاه میکنه و اخبارهای خارجی رو به خاطر مجریاشون خیلی دوستداره  . دیگه واقعا موندم با چه راهی من زندگیم رو جمع و جور کنم لطفا کمکم کنید. اینم بگم خود همسرم قبل ازدواج کلی دوست دختر داشته و باهاشون رابطه هم داشته.  پیش مشاور نمیتونم برم چون اینجا همه ما رو میشناسند


اطلاعات تکمیلی

سن 30 جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
1. مشکل بين شما و همسرتان بايد از طريق گفتگوی جدی حل شود. به او بگوئيد که ادامه وضع موجود به نفع هيچکدام تان نيست. و حالا که صاحب فرزند شده ايد، ارتباط قوی تر و هماهنگ تر شما دو نفر مورد نياز است. خواسته هايتان را به صورت واضح و موردی با يکديگر مطرح کنيد.
2. اختلافات تان را بين خودتان نگه داريد و به خانواده ههای يکديگر بازتاب ندهيد. اجازه ندهيد کسی در زندگی تان دخالت کند.
3. به نظر می رسد همسر شما با پر رنگ کردن رابطه گذشته شما، به نوعی "بهانه گيری" می کند. گذشته، گذشته است و در ازدواج مهم اين است که افراد به تعهدشان در قبال آينده پايبند باشند. اگر دهها رابطه متنوع قبل از ازدواج می داشتيد و همسرتان بعد از مطلع شدن، نگران می شد، حق داشت! چرا که اين پيام را به او می داد که ممکن است آن روابط همچنان بعد از ازدواج هم ادامه پيدا کنند. اما طبق فرمايش خودتان اينگونه نيست و تنها يک رابطه بوده که به سرانجامی نرسيده. بنابراين اصرار زياد روی اين موضوع می تواند جنبه بهانه گيری داشته باشد. به او بگوئيد که بهانه گيری را کنار بگذارد و اصل دلخوری اش را بيان کند. آيا خوب بود قبل از ازدواج بی صداقتی نشان می داديد و چيزی در مورد رابطه قبلی به او نمی گفتيد؟ آيا اگر او بعد از ازدواج به طريق ديگری متوجه آن می شد، بهتر بود؟! مسلماً خير.
4. به فضای خصوصی يکديگر احترام بگذاريد و گوشی تلفن يا هر جزء ديگری از فضای خصوصی يکديگر را چک نکنيد. راه مطمئن شدن از اينکه در فکر طرف مقابل چه می گذرد، اين نيست که گوشی تلفنش را واررسی کنيم!
5. تقريباً همه افراد در همه جای دنيا با ورود به مرحله تحصيلات تکميلی (فوق ليسانس و دکتری) اعتماد به نفس بيشتری پيدا می کنند. اما ظاهراً اين موضوع در مورد شما چندان اثری نداشته است. خانم تحصيل کرده ای هستيد ، اما ظاهراً خودتان هم خودتان را زياد جدی نمی گيريد! در مورد عزت نفس مطالعه کنيد. ديگران به همان اندازه ای به شما احترام می گذارند که خودتان عملاً (نه به صورت تصوری) خود را محترم می شماريد.
6. روابط جنسی در بقاء و دوام زندگی زناشويی نقش مهمی دارد. اما همه آن نيست. همه وظيفه شما هم اين نيست که از صبح تا شب فکر کنيد چطور بايد خودتان را آرايش کنيد تا بلکه همسرتان "گوشه چشمی" به شما داشته باشد و در بستر به او بيشتر خوش بگذرد! او آدم بزرگسالی است که می تواند نيازها و انتظاراتش از شما را به زبان بياورد.
7. رابطه شما نياز به مشاوره حرفه ای دارد. اين احتمال وجود دارد که مشکل، چيزی غير از رابطه قبل از ازدواج شما باشد. شايد همسرتان خواسته باشد تنوع طلبی های خود را به بهانه آن رابطه احيا کند. البته اين فقط يک فرضيه است. اينها در خلال جلسات مشاوره مشخص می شوند.
8. هر چه فکر کردم، نتوانستم منظورتان را از اين جمله که "اينجا کوچک است و همه هم را می شناسند و نمی توانم نزد مشاور بروم، درک کنم!! پس به سراغ مشاوری برويد که منشی اش (مثلاً) شما را نشناسد. به شهرستان مجاور برويد و مشاوره بگيريد. شماره تلفن چند مرکز مشاوره نزديک را پيدا کنيد، به آنها زنگ بزنيد و وقت بگيريد. به خودتان بيائيد، راه حل ديگری وجود ندارد.

موفق باشيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha