باسلام و خسته نباشید .میخواستم راه حل مشکلم رو بگید چون باعث شده خیلی عصبی و ناراحت بشم .خانواده همسرم هروقت که میریم خونشون هفته ای یه بار با من برخورد سرد دارند کلا گرم نمیگیرن درصورتی که تو خودشون اینطوری نیست مثلا وقتی تو جمع هستیم خواهرهاشون باهم صحبت میکنن جز من هرچقدر هم تلاش میکنم نزدیکشون بشم باز دوری میکنن همسرم هم تو جمع توجهی نمیکنه هر وقت از خونشون اومدیم بیرون من ناراحت میشم همسرمم وقتی میپرسه من میگم بخاطر اینه میگه تو همیشه عادته از اونجا اومدنی دعوا کنی وقتی توضیح میدم میگه تو حسودی اونا رو میکنی که باهم حرف میزنن بعضی وقت ها هم که مجبور میشم چیزی نگم که بحثمون نشه از اونجا اومدنی میگه حالا چرا دماغتو گرفتی همیشه حق میده بخانوادش با اینکه به چشم خودش میبینه که اونا با من رفتار خوبی ندارن احساس تنهایی میکنم وقتی حتی یه همدردی کوچیک نمیکنه باهام من تو شهری هستم که از خانواده خودمم جدا شدم کسی رو ندارم جز اینا ولی تحت فشارمیشم.حس میکنم همسرم آدمیه که تا خواسته های خودش رو خانوادش تامین نشه با من اصلا خوب نیست جز تو مسائل جنسی جز این همیشه باید طبق تمایلات خواسته های اون برخورد کنم .مشگل بعدیمم اینه همسرم همین رفتار خانوادش رو همین سردی صحبت نکردن رو با خانواده من هم میکنه وقتی اونا برای یکی دوروز به خونه  ما مهمونی میان باورکنین از الان غم و استرس عید گرفتم که فقط خوب برخورد کنه دل اونا هم نشکنه ناراحت نشن دیگه نمیدونم چیکار کنم انگار بین منگنه گیر کردم تورخدا یه راه حلی چیزی بهم بگین

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۱ جنسیت زن شغل محصل وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،
رابطه شما هيچوقت مثل رابطه خواهران همسرتان با خودشان نخواهد شد! آنها با هم خواهر هستند و شما عروس شان هستيد. متوجه اين تفاوت ها باشيد. بنابراين در اين مورد، نه آنها را سرزشن کنيد و نه خودتان را! هيچکس هيچ ايرادی ندارد.
البته رابطه شما با آنها و همينطور همسرتان با خانواده شما می تواند کاملاً محترمانه و پذيرشی باشد.
اما حمايت بيشتر همسرتان از شما در حضور ديگران و مخصوصاً خانواده های طرفين (همانطور که در پاسخ به پرسش قبلی عرض کردم)، موضوع ديگريست که بايد از طريق گفتگو حلش کنيد. اگر مشکل تان در اين زمينه، بيشتر است، حتماً به مشاور رجوع بفرماييد. با همسرتان گفتگو کنيد (به شکل سازنده) و از او بخواهيد تا تا متوجه اهميت اين چيزها برای شما که از نظر خودش «کم اهميت» يا «ساده» هستند، باشد. نقش همسر شما در مديريت رابطه تان در خانواده خودش و نحوه معرفی کردن شما به آنها، بسيار کليدی است. اما در عين حال، اجازه ندهيد که مشکلات ريز و درشت شما دو نفر با خانواده ها، اصل زندگی مشترک تان را تحت تأثير قرار دهد.
شما با مذاکره با يکديگر و گرفتن مشاوره علمی از روان شناس متخصص می توانيد حد و مرزهايی صحيح و مفيد در روابط تان با خانواده های طرفين بگذاريد، روابط تان را با آنها اصلاح کنيد، انتظارات خودتان را هم تعديل و اصلاح کنيد و به اين ترتيب به عشق و آرامش بيشتری در زندگی مشترک برسيد.
ضمناً به طور کلی، هر وقت چند نفر به هر دليلی نمی خواهند به شما نزديک شوند (اگر واقعاً از همه مهارت های اجتماعی تان استفاده کرده ايد و نتيجه ای نگرفته ايد ...) به خواسته آنها احترام بگذاريد. از چنين وضعيتی هرگز نمی توان برعليه «خود» يا حتی آنها نتيجه گيری کرد. به خودتان و نيازهای خودتان توجه بيشتری داشته باشيد.
درباره مقوله عزت نفس مطالعه کنيد.
مشاوره حرفه ای بگيريد.
موفق باشيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha