بی اعتنايی همسر در جمع خانواده

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 66 بازدید

با سلام من شوهرم رو خيلی دوست دارم و در محيط خانه هميشه سعی ميكنم مرتب باشم اونم تو خونه خودمون خوبه ولی وقتی ميريم خونه مامانش اينا ديگه اصلا كور ميشه من رو نميبينه فقط با اونا ميگه ميخنده انگار من اصلا وجود ندارم سر چيز كوچيک جلو خانوادش با من بحث ميكنه و وقتی هم قهر ميكنم اصلا سمتم نمياد منم بخاطر دوتا بچم که يكيشون دوسال و يكيشون زير دوسال كوتاه ميام تا حالا چندبار به جدايی فكر كردم ولی دلم برای بچه هام ميسوزه تو رو خدا بگيد چیكار كنم

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما و ممنون از اينکه مشکل تان را با ما در ميان گذاشتيد،

مسئله شما، مسئله خيلی از خانم های ديگر هم هست که بسياری از آنها توانسته اند اين مسئله شان را حل کنند. اين موضوع، بيشتر يک مسئله فرهنگی هست و نياز به آموزش دارد. خيلی از آقايان در ابتدای ازدواج متوجه نيستند که موضوع توجه مثبت به همسرشان در جمع چقدر برای او مهم است.

به طور کلی اغلب زنان و مردان در ابتدای ازدواج، چيز زيادی درباره حساسيت ها و نکات با اهميت برای هر يک، نمی دانند (ولو ماهها و يا حتی سالها قبل از ازدواج با هم رابطه نامزدی داشته باشند) و بايد در راستای آموزش دادن اين نکات به طرف مقابل، وقت بگذارند و زحمت بکشند. اين يکی از دشواری های زندگی مشترک است. پيشرفت زندگی مشترک، بسيار وابسته به آموزش صحيح است.

بنابراين به شما توصيه می کنم در زمانی مناسب، با آرامش و در عين حال جديت (منظور از جديت، خشمگين يا اخمو بودن نيست!) با وضوح موضوع را با همسرتان درميان بگذاريد و به او بفهمانيد که اين موضوع چقدر برای شما مهم است. و او با برداشتن يک قدم کوچک چقدر راحت می تواند دل شما را به دست آورد و محبت بيشتر شما را برای خودش بخرد.

بدون دعوا کردن از او بخواهيد تا به صورت "موردی" نکات مطلوب نظر شما را رعايت کند. کلی گويی نکنيد.

مثال: از تو خواهش می کنم توی مهمونی ها بيشتر کنار من بشين و با من صحبت کن. حتی اگر اشتباهی چيزی رو می گم، در حضور ديگران من رو اصلاح نکن! ...

رابطه شما با صرف وقت و توجه به همين نکات به ظاهر کوچک می تواند خيلی بهتر شود. برای زندگی مشترک بايد زحمت کشيد تا به بار بنشيد و بتوانيد از ميوه اش لذت ببريد. اگر بخواهيم با بروز هر مشکل کوچک به جدايی فکر کنيم، هيچوقت چيزی ياد نمی گيريم و در رؤياهای کودکانه خود به دنبال "جفتی الهی" می گرديم که خدا او را برای ما «تراشيده» است و از وقتی از مادر به دنيا آمده، نيازها و حساسيت های ما را بهتر از خودمان می شناخته است ...!

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

بی اعتنایی همسر

پاسخ سلام دوست عزیز با او با زبان آرام و خوب صحبت کنید ببینید حرفش چیست و از این جریان پیش آمده و حال خودتان و تپش فلبتان و ... به او توصیف کنید. درضمن باید توجه کنید که الان هم در حال آشنایی هستید و تمام ...

بی اعتنایی و رفتار سرد همسر

پاسخ سلام عزیزم‌. اطلاعات کمی از گذشته رابطه دارم. طریقه اشنایی و ازدواجتون چطور بود؟ رابطه با عشق شروع شد؟ در دوران نامزدی رابطه عاطفی خوبی داشتید؟ سردی از کی شروع شد؟ الان مشکل واژینیسم کاملا حل شده؟ راب...

بی اعتنایی نسبت به خواسته و احساسات همسر

پاسخ سلام دوست عزیز ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید. دوست عزیز عنوان نکردید که همسرتان چند سالشونه و فرزند ارشد خانواده هستند یا خیر؟ و اینکه شما از قبل می دونستید که همسر شما مسئولیت خانواده خودش را ب...

بی اعتنایی شوهر

پاسخ سلام وقت بخیر اینکه شما گفتین هر کاری کردم یعنی لجبازی و اصرارو...؟؟؟ در حال حاضر برای رسیدن به خواسته هاتون اولا دلیل منطقی بیارید دوما اصول مذاکره رو رعایت کنید تو بیان خواسته تون از فاعل من همراه ب...