تردید و دودلی برای انتخاب خواستگار

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 104 بازدید

سلام

من 36 سالمه و مجرد هستم. یک ماه قبل پسر یکی از آشناها اومدند خونمون که منو ببینند اگر پسندیدند خواستگاری رسمی کنند. ایشون 39 ساله و مجرد هستند. کارمند فرودگاه هستند و از لحاظ مالی توانایی اداره زندگی در حدی که خودمون هستیم رو دارند.

حالا من توی تردید هستم به خاطر این مسائل:

1- برای آشنایی تشریف آوردند هیچی نیاوردند و دست خالی بودند ( درسته جلسه آشنایی بود ولی از نظر من باید گل یا شیرینی یا ... میاوردند) این باعث شد فکر کنم نکنه خسیس هستند

2- اصلاً حرف نمیزنند . من هرچی میگم یا میپرسم بدون فکر میگه باشه ( اصلاً از خودش نظر مخالف نشون نمیده تو هیچ موردی)

3- ازش خواستم اونم در مورد خواسته هاش بگه در مورد هواپیما و قطعاتش حرف زد 

4- سیگاری هستند و من بهشون گفتم آلرژی شدید به سیگار دارم و ایشون میگند بیرون از منزل سیگار میکشند ( البته توضیح دادم به هرحال بوی سیگار روی لباس شون میمونه و گفتم پدر خودم سیگاری هست و من میتونم از پدرم فاصله بگیرم ولی خب از شوهر که نمیشه فاصله گرفت ، هم حرف منو تأیید کرد هم نیشخند زد هم حرفی از ترک سیگار نزد)

5- کلاً دوبار همدیگرو دیدیم و بیشتر از این خانواده م اجازه نمیدن ارتباط داشته باشیم ولی بار دوم منو برد یه رستوران خوب ( متناقض با چیزی که در شماره یک گفتم و واقعاً نمیدونم شایدم خسیس نیست شایدم الان داره نقش بازی میکنه و ....)

6 - هیچ سراغی غیر دیدارمون ازم نمیگیره طوری که من یاد سریال برره میفتم که اونها به زمین خالی نگاه میکردند و میگفتند داریم کشاورزی میکنیم ، خانواده م ازم میخوان توی همین دو جلسه تصمیم بگیرم و هرچی توضیح میدم نمیشناسمش میگن سنت بالاست و ممکنه بچه دار نشی و ممکنه پسر نیاد بگیرتت و مجبور بشی زن یه آدم مطلقه بشی و ...

7- یک بار زنگ زدم که بهش بگم بیا همدیگرو ببینیم از لحنش خوشم نیومد. پشت تلفن بهم میگه ( بگو ) فکر کنم لحن و کلمه بگو برای اینجور موارد خصوصاً تو مراحل آشنایی درست نباشه و نشون میده ایشون آداب معاشرت ضعیفی داره

8- روزی که اومدن منو ببینند به من نه سلام کرد نه خداحافظی کرد در صورتی که با پدر و مادر و برادرم سلام و خداحافظی کرد ( ادعاش میشه خجالتیه ولی از نظر من اگر خجالتیه پس چرا تو خوردن خوراکی و چایی هیچ خجالتی نداشت و خیلی راحت هر چی بهش تعارف شد حتی به پیش دستی نمیذاشت و از ظرف برمیداشت و میخورد)

9- ایشون توی عروسی پسرخاله منم اومده بودند ( شهریور ماه) و جالبه صاحب مجلس ایشونو ندیده چون رفته یه گوشه نشسته و نه سلام کرده به میزبان نه چیزی.  همه میگن از خجالت و حجب و حیاشه ولی من میگم از بی ادبی اون آقاست و فرهنگش پایینه

10- سلیقه من آدمهای قد بلند و درشت اندام هستند با اینکه خودم ریز نقشم. این آقا نهایتاً 6 سانت از من بلندتر باشه و قدش شاید 166 باشه. وزنش هم از من کمتره.  راستش من نمیدونم شما خانم هستید یا آقا ولی باید با عرض شرمندگی و معذرت رک بگم من خیلی آدم پر شر و شور و گرمی هستم و بغلی هستم . یعنی بغل دوست دارم و حس میکنم برای این آقا من بزرگتر از بغلشم و هیچوقت نمیتونم به حس آرامش برسم. ( شایدم حس من اشتباهه)

خلاصه تنها چیزی که خانواده من بهش اهمیت دادند این بوده که ایشون کارمندِ جای آبرومنده ، درآمدش در حد خودمونه ، لیسانس داره ( منم لیسانس دارم و کارمند یه شرکت نیمه دولتی هستم) و اینکه ایشون و من هردومون مجرد هستیم.

هرچی اون موارد بالا رو توضیح میدم میگند من اشتباه میکنم. میخوام ازتون خواهش کنم بهم بگید اگر واقعاً اشتباه میکنم تجدید افکار کنم. توروخدا راهنماییم کنید. با خانواده م که نمیتونم مشورت کنم.

اطلاعات تکمیلی

سن36جنسیتزنشغلکارمندوضعیت تاهلمجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز

جزییاتی که بیان کردید در دل کلیاتی هست که من برای شما خواهم گفت امیدوارم کمکی باشد تا بتوانید انتخابی آگاهانه داشته باشید:

اولین و مهمترین مساله این است 

آیا این فرد به دل شما نشسته یا خیر. من از علاقه و عشق آتشین حرف نمیزنم همون حد دلنشینی که به شما امکان آشنایی بیشتر را بدهد؟

دیگر اینکه حتما در مورد موارد مهم زندگی با ایشون صحبت کنید و از خودتون، عادات تون صحبت کنید

مثلا تفریحاتتون چیه

چند وقت یه بار آرایشگاه میرید

رفت و آمد با خانواده و دوستان

غذا خوردن

تقسیم وظایف

اعتقادات مذهبی و پوشش

حرف زدن در مورد خرج یک ماهه شما 

بعد خط قرمزهای هر دوی شماست

چه چیزی می تواند باعث شود دیگر حاضر به زندگی با این فرد نباشید و بالعکس ایشون چطور؟

بعد فرهنگ و ارتباط دو خانواده ، چه تفاوت هایی دارید و آیا این تفاوت ها برای شما قابل پذیرش است یا خیر؟

دوست عزیز شناخت قبل ازدواج حداقل سه ماه طول میکشد 

درست است از نظر اجتماعی و شغلی ایشون در یک جایگاه معقول قرار دارند اما اگر شناخت لازم را نداشته باشید انتخاب شما با تردید های بیشماری روبرو خواهد شد 

نکاتی که در حرف های خود بیان کردید دل مشغولی هایی است که با حرف زدن و شناخت بیشتر می توانید به نتیجه برسید که آیا می توانید آنها با بپذیرید یا واقعا جز موارد غیر قابل قبول زندگی شماست بنابراین با ایشون و خانواده خود صحبت کنید و مهلت حداقل سه ماهه ای برای شناخت بگیرید اگر متقاعد نشدند با مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج سعی کنید این شناخت را سرعت ببخشید.

حتما در نظر بگیرید که ازدواج داشتن تفاهم و تفکر یکسان نیست بلکه یادگیری توانایی تحمل تفاوت هاست (ایجاد پذیرش و انعطاف داشتن، مثلا اگر ایشون سیگار میکشند امکانش هست با انعطاف دو طرف رعایت کنند و بیرون استعمال کنند اما هرگز با خود فکر نکنید بعد ازدواج عوضش میکنم باید ترک کند باید این پذیرش را در خود داشته باشید که ممکن است در شرایط سخت زندگی ایشون سیگار بیشتری استعمال کنند و...).

برای یادگیری بیشتر از کتاب عشق هرگز کافی نیست و گفتگوی بدون خشونت استفاده کنید.

آگاهانه انتخاب کنید و عاشقانه زندگی 🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

دودلی برای ادامه تحصیل

پاسخ سلام برای تصمیم به ادامه تحصیل چند عامل باید درنظر بگیرید ؛اولین نکته داشتن علاقه لازم به ادامه تحصیل دومین داشتن انگیزه لازم و در نهایت شرایط محیطی و درونی و همچنین توانایی خودتون درمورد علاقه که خود...

تصمیم و دودلی برای زندگی مشترک

پاسخ سلام دوست عزیز. بهار مبارک از توضیحات شما اینطور متوجه شدم که شرایط سختی داشتین و در نهایت تصمیم به طلاق گرفتید. هرچند متوجه بخشی از صحبتتون که در خصوص طلاق توافقی بود نشدم. ببینید حضانت فرزندتون مسال...

دودلی برای زندگی مشترک

پاسخ سلام دوست عزیز من سوال شما و پاسخ کارشناس محترم را به دقت مطالعه کردم بابت تمام اتفاقاتی که در گذشته افتاده وشرایطی که در حال حاضر درآن قرار دارید متاسفم. اما مسئله ای مهمی که وجود دارد اینه که وظیفه...

مشکلات و دودلی برای ادامه زندگی

پاسخ سلام دوست عزیز بسیار متاسفم که در چنین شرایطی قرار گرفتید توضیحات کامل شما را با دقت مطالعه کردم وپیشنهاد میکنم خودتان هم یکبار دیگر شرح حال خود را بخوانید تا مروری شود بر این چند سال اشنایی وزندگی مش...