من از بچگی دچار اضطراب و استرس فراگیر بودم به واسطه  شیوه تربیتی که  رومون اعمال میشد.

الان ازدواج کردم و صاحب دوتا نوگل شدم..همیشه و در همه چی اضطراب دارم...همش دلم گواهی بد میده...دچار فوبیا شدم در رابطه با عزیزانم و این وسواس فکری مثل خوره افتاده به جونِ روح و روانم...

یکی دوبار به مشاور و روانپزشک مراجعه کردم و بهم دارو دادن که چون عوارضش آزاردهنده بود، کنار گذاشتم

اما چیزی که الان خیلی آزارم میده و آرامش رو ازم گرفته فوبیای گم شدن بچم هست...حتی جرئت نمی کنم چشم ازش بردارم...به شدت ترسو شدم و نمیذارم توی مهمونی و خیابون یا پارک از کنارم تکون بخوره..احساس درماندگی می کنم و اطرافیانمم خسته شدن.

خواهش می کنم کمکم کنید.


پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست خوبم.
همانطور که خودتان گفتید به نظر میرسه این افکار و ترس شما  ریشه ای اضطرابی دارد. و ریشه از نوع تربیت خانوادگی شما دارد
اینکه برای درمان اقدام کردید بسیارعالی است وجای تبریک داره زیرا بسیار افرادی هستند که می دانند مشکل ازکجاست اما برای درمان مراجعه نمی کنند. شاید برای یک مدت زمان نیازبوده دارو مصرف کنید اما درمان اصلی شما روان درمانی بوده و باید پیگیرآن می شدید. پیشنهاد می کنم مجدد درمان خود را از سر بگیرید تا به یک نتیجه  مطلوب برسید.
زیرا نوع رفتار شما و واکنشهایتان می تواند به فرزندانتان هم منتقل شود و آنها را هم درگیر کند.

 چند توصیه برای کاهش اضطراب خود:
1. سعی کنید با ترس خود مواجهه شوید. به صورت سلسله مراتب. مثلا از مهمانی شروع کنید اجازه دهید فرزندانتان 5 دقیقه از جلوی چشم  شما دور شوند اما مطمئن باشید در منزل هستند  واتفاقی نمی افتد. در این زمان جلوی خود را برای چک کردن کودکتان بگیرید و به مرور تعداد مکان ها و زمان آن را بیشتر کنید از یه حدی شروع کنید که بتوانید اضطراب آن را تحمل کنید.
2.خطاهای شناختی خود را پیدا کنید و روی آن کار کنید.
3.از روش سبک متناقض استفاده کنید مثلا در روز دوتا یک رب زمان در نظر بگیرید فقط به آن چیزی که ازش می ترسید فکر کنید.
4. یک جعبه دستمال کاغذی خالی بردارید ودر طول هفته افکار منفی خود را درآن بیندازید. سپس بررسی کنید افکار خود را بشناسید
5. جدول سود وزیان  برای خودتان در نظر بگیرید ببینید این افکاری که دارید چه سودهای براتون دارد چه ضررهای براتون داره.. به این فکر کنید این افکار چه کمکی بهتون می کنه
مسئله ای که در مورد ترس واظراب وجود دارد این است که ما گمان می کنیم هرآنچه که ما بهش فکر کنیم اتفاق می افتد. مثلا من فکر می کنم الان بچه من را می دزدند پس حتما این اتفاق می افتد...  به افکار خود ارزش واعتبار ندید.
برای درمان حتما به روان درمانگر مراجعه کنید 
 برای درمان می توانید از روش شناختی- رفتاری بهره ببرید.
پایدار باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

درمان فوبیا

پاسخ سلام. وقت بخير افكار منفي يك نشانه است كه بايد بررسي بشه علت چيه. افسردگي و اضطراب و شخصيت شكاك ميتونه دليلش باشه. سبك زندگي فرد و گذشته بايد بررسي بشه و مشكلات حل بشه بفرماييز فوبياي ايشون چي هست؟ در...

فوبیای مکان بسته در بارداری

پاسخ سلام باید بگم که فوبیا نتیجه داشتن استرس است و به زبان دیگر ریشه فوبیا شما استرسی است که دارید از طرفی وجود این استرس در دوران بارداری با وجود این که دلایل مختلفی دارد اما بسیار بسیار شایع است. پس در...

فوبیا مارمولک

پاسخ سلام عزيزم. وقتتون بخير. احساستون رو درک ميكنمو كاملا حق داريداما درمان فوبيا چيزی نيستش كه بخوام راهكار بدم بهت. درمانش سلسله مراتبيه. و بايد در حضور درمانگر باشه و روی اضطرابتون كار بشهاگر تهران باش...

درمان ترایپوفوبیا

پاسخ سلام. ترایپوفوبیا ترس از حفره های نامتقارن است که البته بیشتر خصوصیات چندش را دارد تا ترس واقعی.مانند هر فوبیایی درمان انتخابی آن درمانهای شناختی رفتاری و مواجهه با عامل فوبیا زا است تا اینکه فرد کم ک...