من از بچگی دچار اضطراب و استرس فراگیر بودم به واسطه شیوه تربیتی که رومون اعمال میشد.
الان ازدواج کردم و صاحب دوتا نوگل شدم..همیشه و در همه چی اضطراب دارم...همش دلم گواهی بد میده...دچار فوبیا شدم در رابطه با عزیزانم و این وسواس فکری مثل خوره افتاده به جونِ روح و روانم...
یکی دوبار به مشاور و روانپزشک مراجعه کردم و بهم دارو دادن که چون عوارضش آزاردهنده بود، کنار گذاشتم
اما چیزی که الان خیلی آزارم میده و آرامش رو ازم گرفته فوبیای گم شدن بچم هست...حتی جرئت نمی کنم چشم ازش بردارم...به شدت ترسو شدم و نمیذارم توی مهمونی و خیابون یا پارک از کنارم تکون بخوره..احساس درماندگی می کنم و اطرافیانمم خسته شدن.
خواهش می کنم کمکم کنید.
پاسخ سلام. وقت بخير افكار منفي يك نشانه است كه بايد بررسي بشه علت چيه. افسردگي و اضطراب و شخصيت شكاك ميتونه دليلش باشه. سبك زندگي فرد و گذشته بايد بررسي بشه و مشكلات حل بشه بفرماييز فوبياي ايشون چي هست؟ در...
پاسخ سلام باید بگم که فوبیا نتیجه داشتن استرس است و به زبان دیگر ریشه فوبیا شما استرسی است که دارید از طرفی وجود این استرس در دوران بارداری با وجود این که دلایل مختلفی دارد اما بسیار بسیار شایع است. پس در...
پاسخ سلام عزيزم. وقتتون بخير. احساستون رو درک ميكنمو كاملا حق داريداما درمان فوبيا چيزی نيستش كه بخوام راهكار بدم بهت. درمانش سلسله مراتبيه. و بايد در حضور درمانگر باشه و روی اضطرابتون كار بشهاگر تهران باش...
پاسخ سلام. ترایپوفوبیا ترس از حفره های نامتقارن است که البته بیشتر خصوصیات چندش را دارد تا ترس واقعی.مانند هر فوبیایی درمان انتخابی آن درمانهای شناختی رفتاری و مواجهه با عامل فوبیا زا است تا اینکه فرد کم ک...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید