سلام. من 31 سالمه لیسانس یکی از رشته های فنی مهندسی و کارمند دولت هستم. همسرم 33 سالشه و لیسانس حقوق و وکیل هست. ما دی ماه 91 عقد کردیم و اسفند ماه 92 رفتیم خونه خودمون
از ابتدای زندگیمون چالش های زیادی داشتیم با هم. حتی من یک بار دست به خودکشی زدم برای اینکه احساس ناتوانی میکردم در حل مشکلاتم. الان هم اصلا با هم رابطه خوبی نداریم. مدام یا دعوا داریم یا قهریم و من اصلا نمیتونم بفهم دلیل اصلیش چیه. شوهرم تو آخرین حرفش به من گفت دلیل این همه مشکلاتش با من اینه که من همش ازش انتظار دارم اونطوری که من میخوام باشه و رفتار کنه و چون اغلب کاری رو که من میخواستم کرده حالا من بد عادت شدم. درصورتی که من اصلا اینطوری نیستم. یعنی احساس نمیکنم که اینطوری هستم. شاید باشم و خودم نمیدونم. منم مشکلم باهاش اینه که فکر میکنم خیلی خودخواهه و خیلی هم سرد و یخ و بی محبته.
البته بگم شوهر منم محاسن خیلی خیلی زیادی هم داره.
امکان رفتم به مشاوره رو ندارم توروخدا کمکم کنید بگید از کجا شروع بکنم به حل مسأله. چیکار باید بکنم؟
پاسخ سلام دوست عزیز ممنونم از اینکه ما رو انتخاب کردید قبل از مطرح کردن با همسرتان با خودتان فکر کنید که اگر این مسئله وجود داشته باشد یعنی همسرتان به شما خیانت کرده باشد چه واکنشی خواهید داشت؟ چه تصمیمی ...
عدم تفاهم برای رفت و آمد خانواده ها
پاسخ سلام دوست گرامی اختلافات زوجین بر سر رفت و آمد با خویشان دور و نزدیک، یکی از مسائل شایع و نسبتا طبیعی در زندگی زناشویی است و کم و بیش در بسیاری از خانواده ها وجود دارد. برخی افراد در خانواده هایی رشد ...
پاسخ باسلام دوست عزيز شما بايد براي خانواده همسرتون توضيح بديد كه تربيت صحيح كه نتايج مثبتي رو به همراه داره منوط به اين هست كه كودك فقط وفقط ازپدر ومادرش كسب اجازه كنه ودرغياب اونها ازشخص سومي كه قبلا مش...
پاسخ سلام و وقت بخیر. دوست عزیزم اختلافات و مسائل شما بیشتر در چه مواردی وجود دارد؟ و اهمیت این مسائل به چه حدی هستند؟ چنانچه خودتان قبول دارید که مسائل حادی بین شما وجود ندارد انعطاف پذیری و کنترل خشمتان ...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید