قهر با همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 69 بازدید 1 تبادل تجربه

ادامه سوال:

ممنون از پاسخ کامل و خوبتون در مورد بددهنی همسرم. در ادامه همین موضوع ما الان سه روزه قهریم و از اونجایی که چند روز هم مهمان داریم این قهر حداقل چند روز دیگه هم طول میکشه. معمولا شوهرم وقتی کار اشتباهی میکرد زود برای آشتی پیش قدم میشد اما انگار خودشو خیلی حق به جانب دونسته که اینبار این کارو نکرده در ضمن من هم تا به حال چندبار سر همین موضوع کوتاه اومدم و حتی خودم برای آشتی پیش قدم شدن اما این بار چون اصلا درکش نمیکنم و بی دلیل شروع به بددهنی و دعوا کرد اصلا حاضر به اقدام برای آشتی نیستم. ضمنا این چند روز که قهر بودیم به نظرم حداقل پسرم کلمات زشت کمتری شنید. کلمات زشتی که شوهرم در حالت آرامش و مثلا به شوخی میگه و اصلا براش فحش محسوب نمیشه مثل کره خر، بیشعور، برو خونه ننت. شوهرم فرد تحصیلکرده ایه و افراد خانوادش هم هیچوقت ندیدم اینطوری صحبت کنند حتی مادرش بارها به شوهرم ایراد گرفته. قبلا این کلماتی که گفتم فقط توی خونه به من میگفت، بعد به بچه ش جلوی جمع میگفت کره خر و حالا جدیدا حتی جلوی مادر و خواهرشم به منم چنین الفاظی میگه، وقتی سر این قضیه هم باهاش قهر کردو رفتم اتاق دیگه نیومد دنبالم و تازه بعد اعتراض کرد این چه رفتاری بود؟

بارها باهاش در این مورد حرف زدم یا میگه تو حساسی و اینا شوخیه و فحش نیست یا قبول میکنه و روز بعد روز از نو روزی از نو

چند روز قبل به خاطر امتحان مهمی که من داشتم هر روز از بیرون غذا گرفت، البته من بهش نگفته بودم و خودم میتونستم چیز ساده ای درست کنم، خب این از صفات خوی و مهربونیشه. تازه امتحانمو داده بودم و گفتم استادم یه سری تست هایی به پروژه ام اضافه کرده که هم من ناراحت شده بودم هم اون چون محل دانشگاهم شهر دیگه ست و این به معنی دیرتر تموم شدن کارمه که با وجود یه بچه کوچک کهبه خاطر شیطونیش نگه داشتنش با حرف و حدیث همراهه، سخته. خب شاید این شروه بداخلاقیش بود. خب من میخواستم جند روز به درسم اصلا فکر نکنم. روز دوم غذا درست کردم رفتیم پیش مامانش و خواهرش که به خاطر شوخیهای بیخودش مثل بالش پرت کردن به سمت عینک من، کره خر گفتن و... باهاش قهر کردم و رفتم اتاق دیگه که نیومد دنبالم و خواهر شوهرم اومد دنبالم. باهاش اشتی کردم. البته نه همون موقع بعد از کلی حرف زدن که خوشم نمیاد جلوی بقیه اینطوری رفتار کنه. روز دعوا من بهش گفته بودم برای غذای فرداش گوحه بخره. انقدر طول داد بریم بیرون که شب شد و توی راه کلی نق و حرف بد که من به جای صبح خوابیدن خودم باید پاشم گوجه بخرم و توی حرفهاش به غذای ظهرش ایراد گرفت که البته کمی برنجش زنده تر از معمول بود ولی انقدر مهم نبود که بگه باید قایم شم جایی بخورم که کسی نبینه و خلاصه امقدر حرف زشت زد اونم جلوی بچه و بعد هردو قهر کردیم. آخرش نفهمیدم چش شد؟

من از نظر مواردی که گفتید، عاطفی، توجه، احترام و... براش کم نمیذارم. نمیدونم الان باید چیکار کنم؟ حتی توی دعواهاش به راحتی حرف از طلاق میزنه. اگه میتونستم باوجود همه خوبیهاش به خاطر همین اخلاقش ترکش میکردم. لطفا راهنماییم کنید که ایا واقعا گوجه خریدن دلیل دعواست؟ مگه نه اینکه مردا از عنوان کردن نیاز زنها خوششون میاد؟ بعدم اگه اون آشتی نکرد با این شرایط به نظرتون درسته من پیش قدم بشم؟ هرچند اصلا دلم نمیخواد.

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
من شما را درک میکنم وبه شما حق میدهم که خواهان احترام از طرف همسرتان باشید نکته ای که اینجا مطرح هست این است که همسر شما این رفتار را بی احترامی نمیداند وگاهی با شوخی وخنده هم برای ابراز علاقه فحش  میدهد
در مورد دعوای شما به نظر میرسه که دلیل دعوا خرید گوجه و ... نبوده بلکه احساس خشم و دلخوری که نسبت بهم دیگه دارید باعث شده با کوچکترین موضوعی بهم بریزید و بحث کنید 
هنگام دعوا زمان مناسبی برای گفتن نیازها وخواسته ها نیست

اینکه مردها از گفتن نیاز های همسرشون خوششون میاد در همه موارد صدق نمیکنه (بیشتر به مسائل زناشویی برمیگرده که در روابطتون بگید چه چیزی به شما حس لذت بیشتری میدهد )

در مورد پیش قدم شدن برای حل اختلاف معتقدم زن وشوهر دوست هم نیستند که یکی منتظر بمونه تا نفر بعدی پیش قدم بشه وقرار نیست به دنبال مقصر بگردیم میتوانید غذای مورد علاقه همسرتان را درست کنید فرزندتان را زودتر بخوابانید ویک شام دونفره داشته باشید و باهم صحبت کنید
یکی از مواردی که میتواند تاثیر مثبتی در رفتار همسرتان داشته باشد احترام به ایشان است
شما با احترام ، ایشان را ملزم به احترام کنید گرچه زمان بر هست سعی در تغییر ایشان نکنید مهم‌ترین اشتباهی که بیشتر افراد به آن دچار می‌شوند این است که وقتی می‌خواهند به همسرشان بفهمانند فلان عمل و یا رفتارش درست نیست، سعی می‌کنند وی را تغییر دهند؛ برای همین در این کار شکست می‌خورند. مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید این است که دست از تلاش برای تغییر و اصلاح همسرتان بردارید؛ به عبارت دیگر بهتر است این واقعیت را بپذیرید که تنها یک چیز در دنیا تحت کنترل شماست و آن «خودتان» هستید؛ اینکه چگونه فکر می‌کنید، چگونه عمل می‌کنید و حتی چگونه احساس می‌کنید. همسر من در چه مواقعی عصبانی می‌شود و به احتمال زیاد بددهنی می‌کند؟
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگی‌هایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگی‌ها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آن‌ها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود
تشخیص دهید که ویژگی‌های مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگی‌ها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کرده‌اید؟ شما در شرایط مختلف به او گفته اید از این کاربدم می اید در گفت وگو هایتان بگویید که کدام رفتارش را دوست دارید و از او تشکر کنید

تجربه شما

login captcha

ممنونم، خیلی خوب بود