2794

سلام خسته نباشید

۵ساله مادرم فوت شده و ۳برادر از خودم بزرگتر دارم و یه خواهر از خودم کوچیکتر که ۲تا از برادرام متاهلن و خودمم متاهلم و یه بچه دارم 

خواهرم دبیرستانیه و برادرم هم متولد ۶۹ و با پدرم زندگی میکنن و من و یکی از برادرا شیفتی میایم و کاراشون انجام میدیم خانم دکتر مشکلم اینجاس اصلا دوست ندارن من مستقل باشم و همه ش میخوان که من بیام و باهاشون زندگی کنم من آدم درونگرایم به شدت عاشق مستقل بودنم و باشوهرم و پسرم بهم خوش میگذره ۳روز اول هفته میام می مونم بهشون کمک میکنم به احبار برادرام اگه به پدرم و خواهرم باشه آخرهفته ها که میرم خونه اونام بیام خونه م و من هیج آرامش و تنهایی با شوهرمم نداشته باشم و رک بهشون میگم که نمی تونم کم میارم بازم خواهرم یه برنامه جور میکنه میخواد بیان بمونن چندروز ‌‌..مثلا اگه تایم نهار بیان مشکل ندارم ولی متاسفانه نمیخوان که برگردن تروخدا بهم کمک کن زندگیمو نجات بدم عصبی میشم ازدستشون نمی‌خوام که بیان سمتم

پدرم آدم ضعیفیه مدیریت نداره و از خداشه زن بگیره و خواهرمو بسپاره به بقیه ولی برادرام مخالفن میگن باید پای دخترت باشی 

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

دوره تعارف و سکوت گذشته،شما این قدرت را دارید که برنامه خودتان را با همسرتان اعلام کند،خونه نیستم،،دعوتم،،خرید دارم،پسرم مریض شده ویروس بدی گرفته دکتر گفته اطرافیان میگیرن،دیسک کمرم گرفته استراحت مطلقم،همسرم نمیزاره،شوهرم دعوا میکنه،و هزار دلیل دیگر.....در هفته ۱ بار بروید،کاری کنید پدرتان ازدواج کند...
یادتان نرود،شما مجبور به کاری برخلاف میلتان نیستید!!

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha