افسردگی

راستش من روابط اجتماعی خیلی بالایی دارم ولی متاسفانه هیچ دوستی ندارم و واقعا غیر از مادر کسی رو نداشتم که باهاش در و دل کنم الان یه مدت مادرم خیلی باهام بد شد سر مسائل بیخودی واقعا منو اذیت میکنه مثلا چون تو عروسی دختر عموم روسریم از سرم افتاد هنوز بعد از چند ماه داره به جون من غر میزنه من معدل نوبت اولم ۱۹ و ۹۳ شد اما از بس بهم میگه تو درس نمی خونی و هیچی نمیشی فلانی بهمانی منم تصمیم گرفتم واقعا نخونم و از درس دارم زده میشم حتی رشته ای که دوست دارم هم نمیزاره انتخواب کنم من واقعا هیچ کار خلافی تو زندگیم‌ نکردم ولی خانواده ام به من اعتماد ندارن تاجایی که دیگه نه می زارن برم کلاس زبان نه باشگاه و نه سر کار و  در کنار این مشکلات احساس تنهایی هم میکنم و واقعا تصمیم  به خودکشی گرفتم فقط میترسم نا موفق باشه بعدش خانواده ام منو بکشن