2794
سلام مجدد و خسته نباشید ب خانوم دکتر عزیز در جواب سوالاتتون باید بگم ک من بیست و سه سالمه و همسرم سی و دو سال دانشجوی لیسانس هستم و شوهرم دیپلم رابطش با خانواده من خوب نیست ک اونم ب لطف مامانشه ک چقدر پشت سرشون بد گفته از نظر نزدیکی من تا الان کم نذاشتم براش اونم بد نیست کم کم راه افتاد اون زنایی ک با من مقایسه میکنه ادم هایی هستن ک از حقوق اولیه شون گذشتن نمیدونم هم چرا یا مثلا خانواده هاشون کمک مالی زیادی ب داماداشون میکنن من اکثرا درباره خانواده خودم کوتاه میام. و تاحالا هم با هیچکس مقایسش نکردم ک هیچ کلی هم بهش دلگرمی دادم ک تو بهترین مردی هستی ک دیدم درجواب حرفاش اکثرا سکوت و گاهیم گریه انتظارات همسرم از من اینه ک هرکاری ک اون دوست داره بکنه خودش و خانواده ش من سکوت کنم و چیزی نگم و دایم آماده ب خدمتشون باشم. و بعبارتی مثل ریاط صبح تا شب کار کنم خسته نشم پول نخوام.لباس نخوام طلا نخوام تفریح نخوام کلا هیچ توقعی نداشته باشم ازش خانوادم هم همینطور اندازه مجردیام خرجم کنن و مواظبم باشن ولی خونمون نیان انتظارات منم اصلا براش مهم نیست فکر میکنه همین ک خرج خونه رو میده لطف.کرده بهم هیچوقت تا حالا ب درد دل من گوش نکرده حتی اگه ی بار بخواد منو با ماشین نیم ساعت تو شهر بچرخونه دقم میده ک خسته شدم اگه ی لحظه پیشش من برم سر گوشی یا توی هر شبکه اجتماعی آنلاین بشم زنگ میزنه یا مساد سر گوشیم ک با کی چت میکنی واقعا خستم کرده
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام تشکر از اینکه سوالاتم رو پاسخ دادید مواردی که قبلا گفته بودم رو انجام دادید یا نظر شخصی خودتون رو نوشتید؟ از همسرتون پرسیدید چه انتظاراتی از شما داره؟ با توجه به مواردی که گفتید بنظر میرسه هردو شما نیاز به مشاوره دارید در موقعیتی که شرایط مساعده باهاش صحبت کنید بگید تو و زندگی در کنار تو و بچمون رو دوست دارم. در کنارت احساس خیلی خوبی داشتم ولی مدتیه فکر میکنم مسائل و حواشی های کوچیک داره ما رو از هم دور میکنه نمیخوام به این راحتی بینمون فاصله بیفته .ازتو میخوام باهم بریم مشاوره تا این مسائل کوچیک رو حل کنیم اگر قبول نکردن برای مشاوره اقدام کنند مسائل و مشکلات به وجود اومده رو یکی یکی باهم مطرح میکنیم ولی سعی کنید ترغیبشون کنید که باهم به مشاوره برید چون هردو حضور دارید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید