خانواده شوهر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 150 بازدید

سلام وخسته نباشید شش ساله ازدواج کردیم و یه دختر یک ساله داریم. از اول خانواده شوهر خیلی دوست داشتن همیشه کنارهم باشیم. نمیگم بده ولی بعضی وقتا زیاده رویه خصوصا برامن. الان که بچه دار شدیم خیلی بدتره. بخدا نمیدونم چیکار کنم اونام از دوست داشتن زیادیشونه ولی خب برامن سخته. الان که بچه دار شدیم خونه پدر شوهر تو یه شهر دیگست.ماهم بخاطر کار شوهرم تو شهر دیگه ای زندگی می‌کنیم. اما شهری که پدرشوهرم خونشونه ماهم خونه جدا داریم باتمام وسایل و امکانات. الان من اومدم ده روز بمونم چون اینا هم دخترمون زیاد دوست دارن ولی شبا خونه خودمون بخوابیم یا بعدازظهر که دخترم خوابش میاد ببرمش خونه خودمون.چون دخترم بخاطر رفلاکس که داره خوابش بیش از حد حساسه باکوچکترین صدا بیدار میشه. اینارو ما کلا صدبار کفتیم هم خودم هم شوهرم. حالا شوهرم رفته سرکار. من موندیم اینجا. اما انگار نه انگار باز مادر شوهرم میگه خب همینجا بخوابونش ببرش تواون اتاق و..... خونشونم خیلی گرمه اصلا نمیشه خوابید. هردفعه براش میام توضیح میدم. باز انگار نه انگار. اینا درظاهر چیزی نیست ولی وقتی زیاد تکرار میکنه باعث اعصاب خورد کنی من میشه بخدا. مادرشوهرم 50 سالشه

چجوری متوجهشون کنم که راحت نیستیم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خدمت شما کاربر عزیز
متوجه شرایط شما هستم . بنظر میرسد که خانواده همسرتان  نمیدانند چقدر این موضوع برای شما ازاردهنده شده است و دخترتان اذیت میشود .در یک فرصت مناسب دربتره این موضوع جدی صحبت کنید مثلا هربار که میروید نگویید باید در اتاق خودش بخوابد بلکه در فرصتی مناسب به مادر همسرتان  بگویید میخواهید در مورد موضوع مهمی با ایشان صحبت کنید و نیاز به راهنمایی و کمک ایشان دارید
بگویید که فرزندتان نیاز به سکوت دارد و بخاطر شرایط رفلاکسش اذیت میشود و هر توضیحی که لازم میداتید بدهید و دراخر بگویید من نمیخواهم شمارا ناراحت کنم چون از عمق محبتتان باخبر هستم از طرفی نوه تان بخاطر گرما و شرایط خاصش بسیار اذیت میشود بنظرتان چکار کنم 
نه میتوانم شمارا ناراحت کنم نه میتوانم بیتابی بچه ام را ببینم . 
این موضوع با توافق و گفت و گو حل میشود 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha