از روز تولد دخترم چون هدیه رو کادو نکرده بود زدیم به تریپ هم!فکر نمی کردم قهرمون انقدر طول بکشه البته دلایل دیگه هم داشت اگه لازم باشه همشو بگم
البته خواهر و برادرام هم دامن زدن و اتیش بیار معرکه بودن ............هیچکس هم سعی نکرد اشتیمون بده در طول این سالها تا اینکه بعد از تولد دخترم اومد پیشم و اشتی کردیم اما دوباره سر سنگین شده خییییییییییییییلی دلم براش تنگه چون یکماه ندیدمش
کمکم کنید میترسم باز هم کسی چیزی گفته باشه دیگه خونمون نمیاد و با اینکه نزدیکیم دیگه همدیگه رو نمیبینیم
چکار کنم؟پیامک هم زدم اما بازم دلم می خواد ببینمش........