2752
2734
عنوان

برای او.......

| مشاهده متن کامل بحث + 736 بازدید | 44 پست
رویایم را ببین
خداوند در آن گوشه زیر سایه سار درخت لطف خویش
با لبخند
نفسهایت را سپاس میگوید
پس بر تو چه گذشته که اینچنین
آرزوی مرگ میکنی ......
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
مثل همیشه، دل تنگی لحظۀ رهایی است از زندگی

مگر نه همین لحظه های دلتنگی است که به خود می آئیم و سری به سوی خدا بلند می کنیم،
اوقات دیگر روز همیشه، در بند روزگاریم و هر لحظه بی قرار
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



خدای خوبم...
بخاطر تمام لحظه هایی که منتظرم بودی و نیومدم من و ببخش...
بخاطر تمام لحظه هایی که من و دیدی و من ندیدمت من و ببخش...
بخاطر تمام لحظه هایی که برام خوب خواستی و من بد کردم من و ببخش...
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
بخاطر تمام لحظه هایی که برام وقت گذاشتی و من وقت نداشتم من و ببخش...
بخاطر تمام لحظه هایی که تنهام نگذاشتی و من خودم و تنها دیدم بخاطر تمام لحظه هایی که
بخاطر تمام لحظه هایی که به مهربون بودنت ،
بخشنده بودنت ، آمرزنده بودنت ، بزرگ بودنت و
بودنت ...
شک کردم .... من و ببخش..
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
2731
خیلی ها به دعوت دل ساده ی من...
اومدند..
نشستند...
خندیدند ...
اما خیلی زود
شکستند و گسستند و رفتند....
تنها تو بودی که
بریدم و نبریدی...
شکستم و نشکستی
گسستم و نگسستی...
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
خدایا !
کناربغض ، تو را می جوییم
که پناه بی پناهانی
که بزرگی...بزرگ ...بزرگ ...بزرگ...
بی آنکه بزرگی ات نمایشیبخواهد
که تو خود مفهوم شکوهی
و جهان ، صحنه ای از نمایش توهیهات
که در کرانه مبهوت،گاه حرفی ، رنگی
از افسوس می سازد
گاه دستی ، فرشی از اندوه می بافد
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
از کجا آغاز کنم بیان قصه ای را که گویای عظمت و شکوه یک عشق باشد.

حقیقتی ساده از عشقی که او برای من به ارمغان آورد . او همانند باران بهاری

که زمین را به سطحی درخشان مبدل می سازد به دنیای من راه پیدا کرد وزندگیم

را درخشان ساخت و به دنیای خالی من مفهوم بخشید .
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
بارها در تنهایی خود

می گفتم که او قلب مرا لبریز عشق خواهد کرد . او مرا با آوای فرشتگان و با

تخیلات نیالوده او روح مرا از عشقی والا و بیکران سرشار کرده آنگونه که هر

کجا می روم تنها نخواهم ماند با وجود او چگونه می توانم تنها باشم .
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
.
.
.
باز دلم شکست مثل همیشه بی صدا و ارام چقدر سخت است زمانی که باور هایت را در قلبت مرده می یابی .... میگویند انسان دو بار میمیرد یک بار به مرگ طبیعی و یکبار وقتی فراموش شود.....
نه نه یکبار دیگر هم میمیرد ان هم زمانی است که باورهایش را در قلبش مرده میابد
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
.
.
.
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد

وسعت تنهاییم را حس نکرد

در میان خنده های شاد من

گریه تنهاییم را حس نکرد


همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد

دستانم سرد است

تنهایم؟ نه من تنها نیستم. تو هستی مثل همیشه با نگاهت. با لبخندهایت و با دستان گرمت.

اما این بار دستانم سردتر است. از همیشه سردتر...

انگار خود را گم کرده ام. نمی دانم شاید من خود را و شاید دیگران مرا... اما می دانم گم شده ام


همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
و در میان خرابه های ناپیدا باز هم فقط تو هستی که مرا و دستان سردم را می پذیری

گرمای وجودت را با تمام وجودم حس می کنم. اما ایکاش تو بودی تا دیگر باره می دیدم خود را

پیدا شده

در میان چشمانت.
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
.
.
.
آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است.
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
.............خش خش برگها زیر قدمهایم می گویند بگذار تا فرو افتی آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت
همسر مهربانم :
هر روز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در کنارم می بینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شکر کنم که چون تویی را به من هدیه داد...دوستت دارم تا ابد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز