ما بعد 10 سال دعوا کردیم ولی قبلش هم از هم خیلی دلخور بودیم در حقیقت ناراحتی هامون آتیش زیر خاکستر بود که الان حدود 4 ساله زبونه کشیده 1 ماه پیش هم که دیگه شدید دعوا شد الان 5 ساله شوهرم میگه باید از هم جدا بشیم ولی به خاطر بچه هی صبر کرده میگه یه کم بزرگ بشه بعد جدا بشیم الان هم که دیگه 6 سالش شده باز هم میگه جدا بشیم
اول خودت برو به یه مشاور صحبت کن ونظرمشاور رو بپرس نیاز باشه میگه باهم بیایید
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
با این حرفهایی که شوهرم میزنه و چندین ساله میگه طلاق و هنوز هم سر حرفش هست فکر نمیکنم دیگه راه برگشتی وجود داشته باشه میگم بالاخره هرررررررر وقتی که باشه چند سال دیگه هم که بگذره این میخواد بالاخره طلاق بده... این چندین سال هم که مثل دو تا هم خونه با هم بودیم همه ش از هم دلخور... همه ش تو خونه سکوت حاکم بوده... با هم حرف نمیزدیم...کاری به کار هم نداشتیم...دیگه دارم خفه میشم از نفس کشیدن تو خونه...
چندین ساله با مشاور در تماسم خیلی راه ها رو رفتیم در نهایت دو تا مشاور خبره بهم گفتن تو زندگیتو بکن کاری به کار شوهرت نداشته باش اگه بخواد زندگی میکنه نخواد هم میره دنبال کارش، من هم حدود 2 ساله دارم این کار رو میکنم ولی خوب دیگه کم آوردم از این همههههههه بی خیالی و خونسردی و نمک نشناسی این مرد...
کجایید بچه ها رفتید؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا با خانوادش حرف نمیزنی؟
خانواده ش ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! یکی از عوامل اصلی مشکلات ما مادرشه که هیییییییییییی دائم تو گوشش میخونه طلاقش بده طلاقش بده وگرنه نفرینت میکنم
به نظرم اگه به بن بست رسیدی جدا شو برای بچه هم زندگی با یکی از والدین در ارامش بهتر از زندگی با دوتاشون تو خونه پر تنش هست
من میخوام برگردم خونه م سر خونه زندگیم باشم میگم اگه قراره کسی بره از خونه اونه نه من که چهل روزه با یه بچه 6 ساله هی در به دریم خونه مادرم... میخوام برگردم خونه ولی میدونم اون بی خیال و خونسرد و نامرد باز هم رفتارهای قبلشو ادامه میده بی خیال که انگار نه انگار اتفاقی افتاده!! بعد هم هی دوباره میگه ما باید از هم جدا بشیم...
پس اگه میخوای یرگردی دست بچه ات وو بگیر خودت برگرد چون ممکنه همسرت دنبالت نیاد و حتی برات عدم تمکین بزنه که نفقه هم بهت تعلق نگیره
میخوام برگردم خونه م بگم یا درست مثل آدم بشین زندگیتو بکن یا تکلیفو روشن کن طلاق بده برو دنبال زندگیت با این وضع چند سااااااااااااله منو روانی کرده هی میگه طلاق طلاق طلاق از زیر همه مسئولیت ها هم شونه خالی کرده انگار نه انگار ....طلاق هم نمیده تمومش کنه... از طرفی هم نمیخوام درخواست طلاق از طرف من باشه که پس فردا پیش وجدانم و بچه م شرمنده باشم... موندم به خدا نمیدونم باید چکار کنم شما بگید چکار کنم
خوب بهش بگو اگه میخوای جداشیم من با بچه کجا برم خانه بده به ما تو برو
میگه من میرم یه جا کار خوب پیدا میکنم خونه میگیرم ثروتمند میشم!!!!! ولی الان که 3 ماهه بیکاره و نشسته تو خونه خون به دلمون میکنه از جاش تکون نمیخوره تشریفشو ببره
میگید چکار کنم؟ برگردم خونه یا فعلا"خونه مادرم بمونم؟
عزیزم برگرد خونه ات ولی توام یه طوری رفتار کن که همچین مشتاق به زندگی با اون نیستی گفت طلاق بگو بده اصلا برام مهم نیست تا الان بچه برام مهم بود که انگار تو برات مهم نیست برو طلاق بده،بذار خودش بیفته دنبال طلاق نهایتش،ولییی تا جایی که ممکنه بمون باهاش حتی همون خونسردی و بی مسولیتیش از نبودنش بهتره توی زندگی خودت و پسرت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
