2733
2734
عنوان

از فردا پسرمو میذارم مهد. خیلی ناراحتم :(

| مشاهده متن کامل بحث + 1171 بازدید | 40 پست
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



از نظر بهداشت اونجا حواست جمع باشه و به پرستارش سفارش کن. در ضمن درست اینقدر واجب بود؟؟
🌷خداوندا كمكم كن تا درهايى كه به رويم ميگشايى ، ندانسته نبندم. و درهايي را كه به رويم ميبندى را به اصرار نگشايم.🌷
باران جون حتما سفارش میکنم. یعنی چی عزیزم؟ خب هر کس یه برنامه ای داره تو زندگیش. کسی که تمام عمرش فقط درس خونده وقتی خونه بمونه نبدیل به یک مادر و همسر افسرده و عصبی میشه. منم خیلی حواسم هست تو خونه فقططططططط به پدر و بچه برسم .
انسان ها در دو صورت چهره واقعی خودشان را نشان می دهند: اول آنکه بدانند کامل به خواسته هایشان رسیده اند یا اینکه بدانند هرگز به خواسته هایشان نمی رسند!!
2742
اصلا ناراحت نباش. منم دارم دکتری می خونم و یه دختر 20 ماهه دارم. وقتی آدم چاره ای نداشته باشه کار دیگه ای نمی تونه بخوره. من چند بار تا پای انصراف رفتم دوباره پشیمون شدم. به این فکر کن که چند سال دیگه بچت بزرگ میشه و سرت فارغ میشه. اون موقع می شینی غصه می خوری که ای کاش درستو ادامه داده بودی
منم پسر نازمو 8 ماهگی گذاشتم مهد کاملا درکت میکنم یکماه اول خیلی خیلی سخته همش گریه میکردم دم و دقه زنگ میزدم نمیدونی چه عذاب وجدانی داشتم ولی الان 3/5 سالشه خودش کیفشو میگیره و میره بهم میگه نیا تا دم در خودم میخوام برم، دیگه میدونه باید بره مهد و چاره ای جز این نداره
سلام ناراحت نباش خانمی 50 درصد بچه ها از زیر یکسال میرند مهد... مابقی هم 2-3 سال بعدش دیگه مهد میرند... بابت شیر خیلی خودت رو نگران نکن. من 6 ماهگی دخترم اومدم سر کار. فقط شیر خودم رو میتونست بخوره به شیر خشک حساسیت داشت. وسط روز موقع نهار میرفتم نمازخونه براش میدوشیدم تقریبا 300 سی سی اگر خیلی خوب مایعات میخوردم شیر بود براش تو کیف مخصوص که از گرما و سرما نگه میداشت با ی پک خنک کننده که فریزر میذاشتم نگه میداشتم عصر میبردم واسه فرداش... تا میرسیدم هم شیر خودم بعد شستنم میدادم... خدا رو شکر گذشت.. بعد هم پوره و سوپ و زرده تخم مرغ و اینها بعد 10 ماهگیش میدادم... نگران نباش خدا بزرگه...
خدای خوبم. ممنون
2740
عزیزم اصلا نگر ان نباش.منم پسرم را از ده ماهگی مهد گذاشتم هم کار میکردم هم ارشد میخوندم.اتفاقا خیلی خوب بود براش .خیلی اجتماعی شده به نظرم. مطمئن باش پسرت از هرکس بیشتر بهت افتخار میکنه که درس خوندی. پسر منم شیرخودم را میخورد.خدا را شکر تا 2سالکی هم بش دادم با اینکه تایم زیادی از روز را پیشش نبودم.یک وعده براش میدوشیم.شیر خشک نمیخورد.سرلاک یا بیسکویت مادرش را گفته بودم مربیش توی شیرخشکش حل میکرد بهش میداد.میوه هه میخوه الان پسرت.پوره هم میتونی براش بزاری.تایمی هم که مهده زیاد نیست خداراشکر.پس خودتا ناراحت نکن به حرف کسانی هم که دلت را خالی میکنند گوش نکن
ممنون بچه ها ترانه ، ازاده، فرزند دلبندم و میترای عزیز
انسان ها در دو صورت چهره واقعی خودشان را نشان می دهند: اول آنکه بدانند کامل به خواسته هایشان رسیده اند یا اینکه بدانند هرگز به خواسته هایشان نمی رسند!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687