وقتی که شوشو میاد از سر کار چون ساعت 8 میاد طفای هم خسته هست همم وقتی میاد میخواد به من کمک کنه شبا هم دخترام تا نصف شب بیدارن و گریه میکنن طیگه حتی بغل هم کم پیش میلد بخوابیم یکی از دخترام بغل شوشو میخوابه یکی هم بغل من . دیگه برا شوشو وقت ندازم دلم هم براش میسوزه هم دیگه نمی تونم مثقبل بهش برسم .البته اونم همین طوری شده در کل درگیر بچه ها شدیم هردو
برهرکسی ک مینگرم.در شکایت ااست در حیرتم ک گردش گردون بکام کیست