از دست شوشوم که همه چیز خانواده اش را پنهان می کنه خسته شدم
هر اتفاقی تو خانواده من بیفته یا حتی تو محیط کاری نمی دونم تو کوچه و خیایبان را من بهش جز به جز می گم ولی من باید بکشم خودم را تا شاید یک کلمه تعریف کنه تازه از دیگران راجع به خانواده اش خیلی چیزها را می فهمم و این بیشتر اذیتم می کنه درصورتیکه خودش همه چیز را می دانسته
مثلاً چی رو پنهان میکنه. خوب شوشوها معمولاً یه چیزایی رو ترجیح میدن نگن که ما هم هی بهش فکر نکنیم بعد لجمون بگیره بعد دعوای قدیمی عروس و مادر شوهر بالا بگیره
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
بیخیال بابا
مثلا برادرش خونه خریدیه نمی گه در صورتیکه می دونه من زن حسودی نیستم تازشم ما خودمون خونه داریم برای چی باید حسودیم بشه
مثلا مامانش مریضه رفته دکتر و حالشم زیاد خوب نیست نمی گه
خواهرش با شوهرش قهر کرده رفته خونه مادرش و ایشون می دونه ولی تازه من می رم آنجا باید بفهمم
marda ke mese ma nistan jozi bekhan hame chizo began hosele nadaran asan
bikhiyal
bikhiyal
خوب خیلی ناراحت کننده استچونکه خانواده اش هم یاد گرفتن و همش پنهان کاری می کنن آخه من که هیچی را پنهان نمی کنم شکنجم می ده
من هم از امروز تصمیم گرفتم ازش خیلی چیزها را پنهان کنم
پریسا مامان جون تا حالا بهش گفتی که چرا مخفی کاری میکنی؟
فکر کنم بهتره که تو هم مثل خودش رفتار کنی.
آره ترنم جان می گه مهم نبوده بعدش هم تو که بهدا می فهمی
کلاً من فکر میکنم لازم نیست که همه چیز رو در باره خانوادهات به شوهرت بگی اما خوب چیزایی رو که خودش میفهمه مخفی کردنش جز عذاب دادن خودت و ایجاد شبهه برای شوهرت چیزی نداره. تازه اینکه تصمیم بگیری به طور محسوس از امروز یه چیزایی رو از شوهرت مخفی کنی به نظر من خیلی بچه گانه است.
تازه به نظر من یه جورایی نشون میدی که این نقطه ضعفت است
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
