با سلام به تمامی دوستان گلم.
تمام حرف ها و درد دل هام رو توی سینه نگه داشته بودم تا در سالگرد تاپیک با شما در میون بگذارم.سالگرد تاپیکمون در آزادی مطلق خفه شد .مثل سالگرد خفه شدن های مکرر ما در این مهد آزادی!!
نمی دونم شاید اگه در اون روز آزادی هم بود حوصله حرف زدن نبود.
حرف هام رو می ذارم برای وقتی که یه جای دیگه دور هم جمع بشیم
تو این مدت از خیلی از شما ها خیلی چیزا یاد گرفتم و به کلام مولایم بنده تک تک شماهستم.در خواستم اینه که روی من رو زمین نندازید و ""بعد از این پست من در این تاپیک پستی نگذارید.""
در تلاشم جایی رو پیدا کنم تا با حفظ کرامت انسانی دوباره دور هم جمع بشیم.امیدوارم پیدا کنم چنین جایی رو در این سرزمین عجایب!!!!!!.به گفته دکتر علی شریعتی:وقتی زور، جامه تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید
این آخرین پست من در نی نی سایت خواهد بود.به رسم ادب دست تمامی دوستانی که در این یکسال و اندی همراه من بودند رو می فشارم .آرزومند روزی هستم که آزاد و شاد در کنار هم باشیم.
""یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است""
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته
در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید؟
گیرم که می زنید گیرم که می بُرید گیرم که می کُشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟