2733
2734
عنوان

دلم گرفته...

| مشاهده متن کامل بحث + 26565 بازدید | 5084 پست

بردمش کلاس.موهای بلند پرپشتی داشت ماشالله،محکم براش بافتم.فرستادمش تو زمین.


دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

بردمش کلاس.موهای بلند پرپشتی داشت ماشالله،محکم براش بافتم.فرستادمش تو زمین.


دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

آخ که دلم براش تنگ شده دختر خوشگل ۱۷ساله ی من... دوستت دارم

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

خیلی گیج و بی برنامه ام.افق دیدم رو برای زندگی از دست داده ام.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
2728

نمیدونم مشهد رفته اند یا نه.دلم میخواد ببرمشون مشهدفاما هزینه اش زیاده .مسوولیت سختی هم هست.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

کاش پولدار بودم یک سوویت کوچولو میخریدممشهد در اختیار دوست و آشنا قرار میدادم.

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

دوستشون دارم بااینکه فقط یکی شون رو فقط دیدة ام!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

دوستشون دارم بااینکه فقط یکی شون رو فقط دیدة ام!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
2738

دوستشون دارم بااینکه فقط یکی شون رو فقط دیدة ام!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

بغض کردم ارکیده جون اینو گفتی. نه حامی مالی نشدم.

من توان حمایتگری بالایی دارم. برای همین به پزشکی یا معلمی خیلی علاقه داشتم. نشد دیگه...

خواستم برم از طریق یکی از دوستان به انجمنی که از کودکان سرطانی حمایت میکنه، اون خانم که بسیار فهیم هست و مشاور هم هست گفت با اوضاع روحیت توصیه نمیکنم فعلا. دیدن درد آدم ها به ویژه کودکان خیلی سخته. منو به اینجا معرفی کرد که برم و اگر بشه عششششق بدم و عشششششق بگیرم...

بغض دارم...

کاش اینها دخترها یا خواهرهای من بودند...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

دوست جان بنظرم کسانی که درد و رنج کودکان رو می بینند و اونها رو تسکین میدن روح والایی دارن.

خود من بشخصه این توان رو ندارم.

شاید بیشتر از 10 سال باشه که  عضو. محک هستم ولی نتونستم برم....

آب جایگزین ندارد آب را درست مصرف کنیم.....

خداوند از هر کس به اندازه توانش تکلیف میخواد و انتظار داره...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

اونقدددددر دلم گرفته که خدا میدونه. دلم میخواد بزنم زیر گریه...

حالم اصلا خوب نیست...

اصصصصلا...

من واقعا روز به روز داره حالم بدتر میشه...

چقدر دنیا وحشی و تلخه...

خسته شدم... خسته...

خیلی بی کس و تنهام...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

اونقدر دلم هوای گریه داره که خدا میدونه.

خسته ام... خیلی خسته...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687