بغض کردم ارکیده جون اینو گفتی. نه حامی مالی نشدم.
من توان حمایتگری بالایی دارم. برای همین به پزشکی یا معلمی خیلی علاقه داشتم. نشد دیگه...
خواستم برم از طریق یکی از دوستان به انجمنی که از کودکان سرطانی حمایت میکنه، اون خانم که بسیار فهیم هست و مشاور هم هست گفت با اوضاع روحیت توصیه نمیکنم فعلا. دیدن درد آدم ها به ویژه کودکان خیلی سخته. منو به اینجا معرفی کرد که برم و اگر بشه عششششق بدم و عشششششق بگیرم...
بغض دارم...
کاش اینها دخترها یا خواهرهای من بودند...