سر خورده شدم احساس می کنم دست و پا زدن الکیه
دیروز رفته بودم خونه یکی از دوستام همکاره شوهرشم اومده بودن اونجا باهاشون آشنا شدم مرده وکیل بود، پولدار ، جوون و خوشگل چقدر مهربون همش بچه رو جم و جور میکرد جلوی ما بچه که جیش داشت به زنش می گفت نرو خودم میبرمش دستشویی زنه دیپلمم نداشت ، قیافه معمولیه معمولیه تیپ ضایعه گفتم یعنی ما اندازه اینم تو دنیا سهم نداریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چیزهایی رو که از خدا میخوای یه جایی یادداشت کن، خدا یادش نمیره ولی شاید تو یادت بره که چیزی رو که امروز داری، آرزوی دیروزت بود....