2733
2734
عنوان

عشق احمقانه و ازدواجم

13320 بازدید | 191 پست

داشتم گذشته رو با خودم مرور میکردم یاد کارای اشتباهم افتادم که باعث شد کوچیک بشم

اینروزا زیاد تاپیک جدایی می بینم شاید تجربه من به درد دخترایی ک تو شرایط من بودن بخوره

ما آبادانیا   

سلام خانما

از قبل تایپ کردم که وقتتون گرفته نشه

سال 89 من پیش دانشگاهی بودم تقریبا 17 سالم بود

خونه ما جفت خونه مادربزرگم بود که دخترخالمم که از خودم کوچیکتره و خیلی باهم صمیمی هستیم با مادربزرگم اینا زندگی میکنه

دخترخالم با یکی از پسرای همسایمون دوست شده بود منم چون خیلی میترسیدم یوقتی کسی ببینش هرجا میخواست بره حتی از دور دوست پسرشو ببینه باهاش میرفتم که مواظبش باشم


ما آبادانیا   

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بزار لایکم‌کن بخونمش،

مامانم همیشه میگه من9ماه سختی کشیدم که قلبت شکل بگیره نزاریکی بیادتو15ثانیه بشکنه بره.تو رابطه ای که قراره همیشه اشتباهاتشو ببخشی یه بار خودتو برای انتخاب اشتباهت  ببخش و تمومش کن ❤آدمهارو ازرو ظاهرقضاوت نکن خیلیها فقط بسته بندی شیکی دارن
2731

دوست پسرش یه برادر داشت و چون همسایه بودیم من چندباری تو کوچمون دیده بودمشون

نزدیک خونمون یه پارک بود یکبار که با دوست پسرش قرار گذاشته بود منم همراهش بودم از گوشی من زنگ زد ب دوست پسرش ک من رسیدم و تو پارکم

شماره من دستشون افتاد اینبار برادرشو از نزدیک دیدم و فقط سلام کردیم حدود 5 دقیقه منتظر موندم دخترخالم اومد و برگشتیم خونه


ما آبادانیا   

چندشب بعد دیدم یه شماره ناشناس به من اسمس داده خودشو معرفی کرد که من برادر فلانی هستیم دوسال از من بزرگتر بود لاغر و سبزه بود ولی قیافش خوب بود گفت که از من خوشش اومده و قرار بود یکی دو هفته بعد بره سربازی دوران آموزشی گوشی نداشت و حدود یکماهی ما باهم رابطه نداشتیم


ما آبادانیا   

از برادرش فهمیدم که با یه دختری ب اسم شیرین دوست بوده و اون دختر ساکن اهوازه ولی وقتی که با من دوست شده از اون جدا شده خیلی ناراحت و بی اعتماد شدم قطعا پسری که راحت بتونه با کسی ک مدت طولانی دوست بوده با اومدن دختر دیگه قیدشو بزنه قید منم میتونه راحت بزنه وقتی اموزشیش تموم شد و برگشت بهم زنگ زد منم خیلی سرد باهاش حرف زدم گفت اینمدت که نبودم بیخیالم شدی که اینقد باهام سردی بهش گفتم همچین چیزی رو شنیدم راسته یا نه گفت آره راسته ولی من فقط یه رابطه ی تلفنی باهاش داشتم و تاحالا یکبار از دور دیدمش من کسی رو میخوام که بهم نزدیک باشه و بتونم ببینمش دیگه باهاش صحبت کردم که برگرد ب اون دختر گفت نه اون دختره هم تا گفتم کات کنیم راحت قبول کرد اینجوری عذاب وجدانم کمتر شد

ما آبادانیا   
چندشب بعد دیدم یه شماره ناشناس به من اسمس داده خودشو معرفی کرد که من برادر فلانی هستیم دوسال از من ب ...

وا ینی ب این زودی‌اوکی شدی باهاش 😳

میدونم روسیام 😔من اگ بی وفام😭ولی عشقم اینه عاشق این‌آقام ❤یاامام رضا عاشقتم آقا🤍

خلاصه خدمتش تهران افتاد و هروقت که میتونست بهم زنگ میزد عید سال 90 بود که گفت نمی تونه بیاد شهرمون باید از تهران بره شیراز چون خانوادش میخوان برن شیراز مسافرت

ما آبادانیا   

تو اینمدت هم فهمیدم که تو یه تصادف که داشتن میرفتن عروسی مامان خودش فوت کرده با دو تا از برادرای کوچکترش

عموش و دختر عموش هم فوت کردن

دیگه ب اصرار خانوادشون باباش با زن عموش ازدواج میکنه برادرش که با دخترخالم دوست بود در اصل پسر عموش بود

ما آبادانیا   

وقتی که رفت شیراز یجوری شد اخلاقش عوض شد هی میگفت حوصله ندارم اینجا شلوغه نمی تونم زیاد پیام بدم نمیتونم زنگ رو جواب بدم من متوجه شده بودم یه خبرایی هست بهش متلک پروندم که فکرکنم منم مثله شیرین شدم واست ،، علاقه ی خاصی هم بینمون نبود فقط یه دوستی بود واسه همین خیلی بهم برنخورد بازم از برادرش شنیدم که با دختر عمه ش رفته و قصد ازدواج دارن باهم منم گفتم انشالله خوشبخت بشن

رفته بود تهران بهم زنگ زد که ببخشید اینجوری شد و فلان گفتم اصلا مهم نیس بعد چند روز هم خدمتیش بهم زنگ زد که تعریفای که از تو داده قبلا ازت خوشم اومده حالا هم که باهم کات کردین با من دوست میشی؟؟


ما آبادانیا   
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687