سلام! با اینکه دختر خیلی عاقل و منطقی بودم و برعکس خیلی از هم سن و سالام به هر کسی دل نمی بستم و در مقابل پسرا خیلی مغرور بودم اما چند وقتیه که به شدت احساس تنهایی،خلآ و کمبود عاطفی و نیاز به شروع زندگی مشترکو در خودم احساس میکنم! این موضوع باعث شد که تجربه های بدی به زندگیم وارد شه و الان دلم انقدر شکسته که گاهی واقعا" کم میارم... تا بحث ازدواجم جدی میشه یه اتفاقاتی میفته که به خدا با اینکه ایمانم قویه ولی واقعا" تو کار خدا به شک میفتم... آخه من فقط به یه ازدواج خوب و موفق کر میکنم ، به اینکه برم سر خونه زندگی خودم و بتونم به آرامش برسم اما نشد!کمکم کنید...
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی/با چون منی به غیر محبت روا نبود-
دلمو بدجور شکست خدایا دلشو بشکن!