بچه ها داداشم ورشكست شده خيلى گرفتاره حتى پول خوراك هم ندارن دلم واسش ميسوزه خيلى مهربون و ساده است ولى زنش خيلى شيطانه حتى چندبار ميخواست زندگيمو خراب كنه تا اين حد بد ذاته اما الان خيلى محتاجن يكى كمكشون كنه به نظر شما تو اين شرايط بد كمكشون كنم يا نه ؟ از يه طرف ميگم كمك كنم از يه طرف بديهاى زنداداشم يادم مياد بيخيال ميشم سر دوراهى موندم