آنیا به معنای عشق و محبت
سلام یه اسم که به رها بخوره پسر میدونین خوبه که با معنی اسما را میزارین نمیدونم چی بزارم میشه کمک کنین؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
هدیدجون رهام به رها میاد ناز هم هستroham
مرسی مهتاب جون میگم میگن دیگه خیلی شبیه
رادین هم میگم میگن زیاده
رادین هم میگم میگن زیاده
هدی جون بذار رایان
مرسی فاهام جون رایان به چه معنیه؟
اگه زودتر نیاد چهارشنبه دیگه سزارینم ولی هنوز اسم نداره
اگه زودتر نیاد چهارشنبه دیگه سزارینم ولی هنوز اسم نداره
هدی جان رایان یعنی اندیشمند یا راهنما
رها + رادوین : جوانمرد
رها + رایا : عبری = آنکه خداوند به او توجه کند
رها + طاها
رها + مهان : برزگان
رها + هایکا : کردی = آرام
رها + رایا : عبری = آنکه خداوند به او توجه کند
رها + طاها
رها + مهان : برزگان
رها + هایکا : کردی = آرام
آرسان = از نامداران هخامنشی ،فرزند استن و پدر داریوش سوم
آر به معنی آتش و آرسان به معنی همانند آتش
آر به معنی آتش و آرسان به معنی همانند آتش
دختر :
آلیسا : ایرسا، رنگین کمان، به بوته سوسن کبود نیز بدان جهت که دارای گلهای زرد و سفید و کبود است ایرسا گویند.
آیسا : آیسا ، آی (ترکی) + سا (فارسی) زیبا، مانند ماه
سارینا : خالص، پاک
سالی : بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آباد
یاس : گلی زینتی با رنگهای زرد، سرخ، سفید، و بنفش و بسیار خوشبو، گل منسوب به حضرت زهرا (س)
هستی : وجود، زندگی، زندگانی
دایانا : زیبا و گرانمایه مثل زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
تاتیانا : تاتینا، پرنده شکاری
دنیا : (عربی) (در نجوم) کیهان؛ جهان، گیتی.
پسر:
مهیاد : یاد و خاطره ماه، کسی که زیباییش یاد آور ماه است ، دارای چهره ای زیبا چون ماه
ماهان : روشن و زیبا چون ماه، نام شهری در استان کرمان، نام پدر سهل از بزرگان مرو بنا به بعضی از نسخه های شاهنامه
دختر:
آسایش
(اسم مصدر از آسودن) راحت ، استراحت ، آسانی ، آسودگی ، فراغ ، سکون ، آرام .
آلما
درخت سیب جنگلی ، در زبان ترکی به سیب آلما می‌گویند ؛ (درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب ، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا آلما می‌خوانند).
آوا
آواز ، بانگ ، صوت ، عقیده ، رأی ؛ صدایی که به آواز خوانده می‌شود یا از آلات موسیقی به گوش می‌رسد ؛ (در قدیم) شهرت ، آوازه.
آلاله
(در گیاهی) گیاهی است از تیره‌ی آلاله‌ها ، شقایق ، لاله‌ی نعمان ، لاله‌ی قرمز .
ارغوان
(در گیاهی) درختی است زینتی از تیره‌ی پروانه واران با گلهایی به رنگ سرخ مایل به بنفش؛ (در گیاهی) گلی قرمز رنگ و چسبیده به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگ‌ها پدیدار می‌شود ؛ (به مجاز) چهره‌ی زیبا و گلگون . ]ارغوان را (در انگلیسی) love tree و (در عربی) ارجوان و (در فارسی) درخت ارغوان و یا درخت گل ارغوان گویند[ .
ارمغان
(ترکی) تحفه‌ای که از جایی دیگر برند ، سوغات ، ره آورد.
آلیسا : ایرسا، رنگین کمان، به بوته سوسن کبود نیز بدان جهت که دارای گلهای زرد و سفید و کبود است ایرسا گویند.
آیسا : آیسا ، آی (ترکی) + سا (فارسی) زیبا، مانند ماه
سارینا : خالص، پاک
سالی : بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آباد
یاس : گلی زینتی با رنگهای زرد، سرخ، سفید، و بنفش و بسیار خوشبو، گل منسوب به حضرت زهرا (س)
هستی : وجود، زندگی، زندگانی
دایانا : زیبا و گرانمایه مثل زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
تاتیانا : تاتینا، پرنده شکاری
دنیا : (عربی) (در نجوم) کیهان؛ جهان، گیتی.
پسر:
مهیاد : یاد و خاطره ماه، کسی که زیباییش یاد آور ماه است ، دارای چهره ای زیبا چون ماه
ماهان : روشن و زیبا چون ماه، نام شهری در استان کرمان، نام پدر سهل از بزرگان مرو بنا به بعضی از نسخه های شاهنامه
دختر:
آسایش
(اسم مصدر از آسودن) راحت ، استراحت ، آسانی ، آسودگی ، فراغ ، سکون ، آرام .
آلما
درخت سیب جنگلی ، در زبان ترکی به سیب آلما می‌گویند ؛ (درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب ، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا آلما می‌خوانند).
آوا
آواز ، بانگ ، صوت ، عقیده ، رأی ؛ صدایی که به آواز خوانده می‌شود یا از آلات موسیقی به گوش می‌رسد ؛ (در قدیم) شهرت ، آوازه.
آلاله
(در گیاهی) گیاهی است از تیره‌ی آلاله‌ها ، شقایق ، لاله‌ی نعمان ، لاله‌ی قرمز .
ارغوان
(در گیاهی) درختی است زینتی از تیره‌ی پروانه واران با گلهایی به رنگ سرخ مایل به بنفش؛ (در گیاهی) گلی قرمز رنگ و چسبیده به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگ‌ها پدیدار می‌شود ؛ (به مجاز) چهره‌ی زیبا و گلگون . ]ارغوان را (در انگلیسی) love tree و (در عربی) ارجوان و (در فارسی) درخت ارغوان و یا درخت گل ارغوان گویند[ .
ارمغان
(ترکی) تحفه‌ای که از جایی دیگر برند ، سوغات ، ره آورد.
دختر
یسنا: به معنای حمد و ستایش و نام یکی از گات های اوستا است
پانته آ: به لغت ایرانی به معنی نگهبان نیرومند (گرد آفرید) یا نگهبان فرد نیرومند را می‌دهد. اصل یونانی آن ، یعنی دارای وحدت وجود با خدا یا تمام مزد...جاودان-پایدار
پانیذ: به شیرینی عسل
یسنا: به معنای حمد و ستایش و نام یکی از گات های اوستا است
پانته آ: به لغت ایرانی به معنی نگهبان نیرومند (گرد آفرید) یا نگهبان فرد نیرومند را می‌دهد. اصل یونانی آن ، یعنی دارای وحدت وجود با خدا یا تمام مزد...جاودان-پایدار
پانیذ: به شیرینی عسل
پسر:
سورن: سورنا یا سورن (سردار سپهبد رستم سورن پهلو) [(۵۲-۸۲ پیش از میلاد) فرزند آرخش (آرش) و ماسیس یکی از سرداران سپاه ایران در زماناشکانیان است.
پرهام:
به معنای یکتا پرست میباشد و
نامی است پارسی باستانی و معرب آن ابراهیم
سورن: سورنا یا سورن (سردار سپهبد رستم سورن پهلو) [(۵۲-۸۲ پیش از میلاد) فرزند آرخش (آرش) و ماسیس یکی از سرداران سپاه ایران در زماناشکانیان است.
پرهام:
به معنای یکتا پرست میباشد و
نامی است پارسی باستانی و معرب آن ابراهیم
نیتا = اسم دختر اصیل ایرانی به معنای بی همتا
سانیار = پشتیبان
روشا یعنی دختری با روی شاد
مانلی یعنی ماندگار
هلیا به دو معنی دختر خورشید(یونانی) و شکوفه هلو (ایرانی) می باشد در جای دیگر نوشته شده هلیا نام گلی است که در گلی دیگر میشکفد .به معنی خورشید نیز می باشد
شنایا یعنی شنونده
چند تا اسم اذری:
آرایلی :دختر پاکنام
آسلیم :مفید
آمراق :عزیز
آیدان : آفریده شده ازماه،ایجاد شده ازماه زیبا چهره ای که از ماه آمده باشد ،نیکو چهره همانندماه آی
ایشیلار :تابنده ،منوّر ،درخشنده
مانلی یعنی ماندگار
هلیا به دو معنی دختر خورشید(یونانی) و شکوفه هلو (ایرانی) می باشد در جای دیگر نوشته شده هلیا نام گلی است که در گلی دیگر میشکفد .به معنی خورشید نیز می باشد
شنایا یعنی شنونده
چند تا اسم اذری:
آرایلی :دختر پاکنام
آسلیم :مفید
آمراق :عزیز
آیدان : آفریده شده ازماه،ایجاد شده ازماه زیبا چهره ای که از ماه آمده باشد ،نیکو چهره همانندماه آی
ایشیلار :تابنده ،منوّر ،درخشنده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
