2737
2739
سلام نمیدونم کسی دیگه به این تایپک میاد یا نه. ..منم اسفند 1400 دخترمو توی 39 هفته از دست دادم 

سلام عزیزم واقعا متاسفم برای اتفاق تلخی که برات افتاده هیچ غمی سنگینار از این برای یک زن وجود نداره منم ۳۷هفته پسرمو از دست دادم سال۱۳۹۹... بیا تاپیک هدانا... اونجا فعاله

خدایا بی نهایت بار شکرت...
سلام عزیزم واقعا متاسفم برای اتفاق تلخی که برات افتاده هیچ غمی سنگینار از این برای یک زن وجود نداره ...

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2957813/مادرهایی-که-بچه-از-دست-دادین-والان-دوباره-یا-اقدامین-یا-باردارین-و-یا-هم-دوباره-مامان-شدین-بیان-با?postId=246265374

خدایا بی نهایت بار شکرت...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گلم اول اینکه خدا به دل مهربونت صبر بده بعد اینکه خدا بهت یه کوچولوی خیلی خوشگل بده همسایه بالایی من روزی که زایمان کرد بچش مرد بدترین روز   بعد یکسال حامله شد الان یه پسر یکساله داره

2728
عزیزم چرا دلیلش چی بود؟؟

نمیدونم عزیزم دلیلش مشخص نشد از خودم و جفت خیلی آزمایش گرفتن مشکلی نبود . گفتن باید فرشته کوچولوم رو ببریم برای کالبد شکافی ک ببینن دلیل پرکشیدنش چیه اما دلم نیومد 

هزار و یک شب خیال بافتم از تویی که یک شب نداشتمت   .. .

دراین خصوص بسیارمتاسفم 

ولی بجای آندو خوردن سعی کن خودتو به دکترها نسپاری ودنبال علتش باشی تا دوباره یه جوری دیگه توانش رو پس ندی علت جویا شناگر نتوستی میتونم کمکت کنم 

سلام منم اومدم اینجا بنویسم نمیدونم کسی این پیام رو میخونه یا نه ولی مینویسم تا دلم شاید کمی آروم بشه

سال 93 بعد 6 ماه اقدام باردار شدم همچی خوب بود بچم پسر بود واسش اسم انتخاب کردیم یه نصف شب تو هفته 25 زیر دلم شروع کرد ب درد گرفتن و چون تجربه اولم بود نمیدونستم درد زایمان، بعد یکی دوساعت با خونریزی زیاد رفتم بیمارستان و پسرم رو از دست دادم 😔 خیلی اذیت شدم روحم ب شدت خسته بود از بارداری میترسیدم. بعدش رفتم زیر نظر فوق تخصص همه نوع آزمایش دادم عکس رنگی گرفتم گفتن هیچ مشکلی نیست بعد یکسال شروع کردم ب اقدام واسه بارداری مجدد بعد چند ماه  سال 95 دوباره باردار شدم از خوشحالی رو پا بند نبودم از اولش رفتم زیر نظر دکتر گفت هیچ مشکلی نداری رفتم سونو گفت دوقلو بارداری باید بعد سونو ان تی سرکلاژ کنی سونو دادم وبعد آزمایش دکتر گفت بعد از جواب آزمایش بستری شو واسه سرکلاژ جواب آزمایش دیر حاضر شد دقیقا تو هفته 15 بارداری جواب بردم پیش دکتر گفت مشکلی نداره فردا بیا بیمارستان واسه سرکلاژ واسه نماز صبح ک بیدار شدم احساس درد کردم رفتم بیمارستان دکتر گفت یه سونو بده تا بریم اتاق عمل رفتم سونوگرافی ک گفت دهانه رحم 1 سانت باز شده نمیشه سرکلاژ بشی و ختم بارداری داد و تو سال 95 دوقلو هامو از دست دادم 😔😔

دیگه خسته شدم خیلی اذیت شدم تا دوباره سر پا بشم بازم یک سال گذشت و دوباره اقدام کردم و باردار شدم ایندفه از اول استراحت مطلق بودم هروز آمپول میزدم هرشب شیاف استفاده کردم سرکلاژ کردم و توی 38 هفته شکر خدا پسرم ب سلامتی ب دنیا اومد 🫀 

تا امسال جلوگیری کردم و امسال ناخواسته باردار شدم دوباره آمپول دوباره شیاف دوباره استراحت مطلق دوباره سرکلاژ فرشته ی من ایندفه دختر بود خیلی وابستش شدم کلی فکر و خیال میکردم ک وقتی ب دنیا بیاد چی تنش کنم موهاشو خرگوشی بیستم چقدر پسرم خوشحال بود ک میخوایم نی نی داشته باشیم اسم واسش انتخاب کردم میخواستم اسمشو بزارم مهدخت 😔 ولی تو 22هفته ترشحاتم زیاد شد ب دکتر تماس گرفتم گفت برو آزمایش امینوشور بده رفتم آزمایشگاه جواب آزمایش منفی بود خوشحال شدم استرسم تموم شد شب خوابیدم واسه نماز صبح بیدار شدم نماز خوندم بعد نماز ک دراز کشیدم خواب افتادم یهو خیس شدم و مقدار زیاد آب ازم خارج شد رفتم بیمارستان گفتن کیسه آب کاملا پاره شده و باید رضایت بدی ب ختم بارداری 19/3/1402 دخترمو  تو هفته 22 از دست دادم 😔 و الان در داغون ترین حالت ممکن هستم و فقط بخاطر پسرم میخوام بزور خودم رو سرپا نگه دارم

خدایا بازم شکرت❤️



یه روز خوب میاد❤️
سلام منم اومدم اینجا بنویسم نمیدونم کسی این پیام رو میخونه یا نه ولی مینویسم تا دلم شاید کمی آروم بش ...

سلام دوست خوبم همه ی ما که اینجاییم این روزهای تلخ رو گذروندیم و‌شرایطمون مشابه به همه. برات خوشحالم که یه پسر دست گل داری. منم یک پسر ده ساله دارم و‌سه سال پیش دخترمو توی 26هفته از دست دادم. دقیقا زمانی این اتفاق افتاد که من خودم رو خوشبخت ترین عالم تصور می کردم اینکه خدا من رو به ارزوم رسونده بود و بچه ها جور می‌شدن. اسمش رو جذاشتن الین. دختر من به دنیا اومد 19روز توی دستگاه بود. شناسنامه براش گرفتیم اما نشد. عمر خوشی من فقط چهار ماه بود و خدا دخترم رو ازم گرفت. کنار اومدن باهاش خیلی سخت بود اما آدمی مجبوره به ادامه ی زندگی بخاطر عزیزانش. من الان دوباره باردارم و بچه م پسره‌ . خیلی دعا کردم خدا دخترمو بهم برگردونه اما خواسته من با صلاح خدا فرق داره... از صمیم قلب برات ارزو می کنم از پس این غم بر بیای و به زودی حال دلت خوب بشه. سوگواری کن برای دختر نازنیت گریه نزار غمت توی دلت بمونه و غمباد بشه







2740
سلام دوست خوبم همه ی ما که اینجاییم این روزهای تلخ رو گذروندیم و‌شرایطمون مشابه به همه. برات خوشحالم ...

مرسی عزیزم، 

خداروشکر ک الان بارداری امیدوارم نی نی نازتو  ب  سلامتی  بغل بگیری وهمیشه خوشبخت‌ترین باشی 

منم دارم ب هر طریقی ک شده خودم رو بخاطر پسرم سرپا نگه دارم هنوز نتونستم ب پسر 4 سالم بگم ک دیگه مهدخت نیست، با گذشت سه هفته ک داره میگذره پسرم دستش رو میزاره رو شکمم تا شاید آبجیش لگد بزنه و این خوشحال بشه ولی در اون لحظه من از درون نابود میشم 😔😔

یه روز خوب میاد❤️
چراگلم؟

مشخص نشد گلم .‌ واقعا نمیدونم چی شد ‌اما شکر خدا درست اسفند سال بعدش باردار شدم و الان۳۲ هفته ام دعا کنید نینیم رو این بار سالم بغل کنم

هزار و یک شب خیال بافتم از تویی که یک شب نداشتمت   .. .

سلام.منم دوتاسقط داشتم درماه سوم بارداری

ازمایشات کامل سقط دادم مشکل نداشتیم

اقدام کردم.باردار شدم ولی متاسفانه بدون درد وخونریزی کیسه ابم اومد تو واژنم  و پسرمو تو بیست هفته از دست داذم😭😭😭

الان یک هفته هست که ندارمش

روز قبل سونو بودم همه چی خوب بود😭

هم دوست دارم زودتر اقدام کنم

هم میترسم

دکترم میگه سه ماه صبر کن چون 29 سالته

سلام منم اومدم اینجا بنویسم نمیدونم کسی این پیام رو میخونه یا نه ولی مینویسم تا دلم شاید کمی آروم بش ...

خیلی براتون ناراحت شدم ، انشاالله به زودی دوباره حالتون بااون جیزی که میخواین خوب بشه ،توروخدا از ته دلت دعا کن این اتفاقی که براتو افتاده برا من بیفته چون واقعا نمیخوامش فقط خواهشا قضاوتم نکن فقط اگه دلت شکسته از ته دلت دعا کن نمونه برام 😭😭

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687