خواهر منم همینجور بود اخر فهمید پای بچس که داره فشار میده نگران نباش
عشق کردن یعنی دم سحر صحن انقلاب باشی پا برهنه رو سنگ فرشای حرم راه بری یه نسیم خنک به گونه هات بخوره چادرت رقص قشنگی به خودش بگیره بعد وایسی جلوی گنبد طلا خیره بشی به گنبد انقد زل بزنی و محو گنبد و صحن و سرا بشی که انگار فقط تو تو حرمی دلت اروم بشه یه نفس عمیق بکشی بگی همه وجودم پر از شما شد اقا .السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پای بچه است خخخخ جاش تنگ شده من ماه اخر کلا اینجوری بودم یکم دیگه بچه اون تو میموند دنده هامم میشکست شکمم بسش نبود تو ریه هامم میخواست نفوذ کنه پسره بلا
کسی چه می داند شاید همین لحظه زنی برای مرد سیاستمدارش می رقصد یا پیانو می نوازد و اواز می خواند و جلوی جنگ جهانی بعدی را می گیرد...کسی چه می داند شاید تنها شرط معشوقه هیتلر به خاک خون کشیدن دنیا بود...کسی سر از کار زن ها در نمی اورد با سکوتشان شعر می خوانند با لبهایشان قطعه نامه صادر می کنند با موهایشان جنگ می طلبند با چشم هایشان صلح....کسی چه می داند شاید اخرین بازمانده ای دنیا زنی باشد که با شیطان تانگو می رقصد....
سلام عزیزم.تاپیکاتو خواندم متوجه شدو به از دو تا پسر خدا بهت دختر داده انشالله به سلامتی بغلش کنی منم دو تا پسر دارم خیییییلی دختر دوست دارم میشه بگی زمان نزدیکیت چندم پریودی بود؟ممنون میشم اگه جواب بدی؟