2733
2734
عنوان

هزار راه نرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 429689 بازدید | 12698 پست
اما ستاره جون باید همه ما بدونیم که : چه زود دیر میشه گاهی اینقدر تو گرفتن صمیمون این دست اون دست می کنیم که وقتی تصمیم رو می گیریم دیگه زمانش گذشته و هیچ فایده ای نداره تصمیم رو باید درست و به جا گرفت
آبتین همه امید من به زندگی ، قوی باش پسرم مثل کوه

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
خانم فافا من تا حالا فقط تونستم سه صفحه از تاپیک رو بخونم ولی حدس می زنم که تو اینجا فقط خانمها اومدن و از نامروتی هایی که در حقشون شده صحبت کردن. اگه این حدسم درست باشه ، خوندن این تاپیک خیلی بیشتر از من می تونه برای خانمهایی عبرت آموز باشه که گرفتار مردان بدطینتی نیافتادن که این رفتارها رو باهاشون کرده باشه. من قبلا توی تاپیکهای دیگه به دوستان می گفتم جای خیلی ها اینجا خالیه که سرگذشت شما و سختی هایی رو که کشیدید بخونن و قدر زندگی شون رو بدونن ، و البته منظورم معلوم بود.
من پسر عمه شوهرم زنشو طلاق داد این عمه ها از اون مداخله گراست اینقدر اذیت عروسش کرد اینقدر پسرشو پر کرد تا زنش بچشو گذاشت ورفت .اخه کدوم مادری میتونه بچشو ول کنه به جز اینکه خون به دلش کنن.الانم هرچی میاد ومیره میگه بچمو بدین بهش نمیدن.
سلام دوستای گلم شبتون بخیر از همگی ممنونم .دوست قدیمی جان چقدر دعات به دلم نشست . خدارو شکر دادگاه روز شنبه امون به نفع من تموم شد ایشون به جرم خیانت در امانت از من شکایت کرد که قاضی از من پرسید وسایلش رو می دی گفتم باشه اونهایی که جزو جهزیه امه اشکال نداره بقیه هم فاکتور بیاره تحویل بگیره . در مورد دادخواست تمکین هم با برادرش همفکری کردن یه قولنامه صوری آوردن فکر کردن قاضی خره قاضی هم کلی سر وکیلشون داد و بیداد کرد که این غیرقانونی هست حتما"‌باید کد رهگیری داشته باشه خلاصه که مثل خر تو گل گیر کردن بعد دادگاه آقا زنگ زده خواهش التماس که من غلط کردم خواهش می کنم برگرد و زندگی کنیم منم همچین حالی ازش گرفتم که باید تو تاریخ ثبتش کنن حالا کو تازه به جرم ترک انفاق ازش شکایت کردم گواه هم بردم تا چهارشنبه به دستش می رسه قاضی گفت که نود روز زندانی داره وای تازه داره دلم خنک می شه اون موقع هایی که من از دوری بچه ها ضجه می زدم و اون به من نیشخند می زد و با غرور می گفت من تصمیم می گیرم بچه ها کجا باشن رو باید بهش نشون بدم
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ، ای هیچ برای هیچ برهیچ مپیچ
2738
آخی.....فرناز جان واقعا خوشحال شدم.... در همیشه رو یه پاشنه نمیچرخه.............کاش همه اونایی که در حال ظلم هستن اینو بدونن....
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
آقای سینا.... به نظر من شنیدن داستان زندگی آدمایی مثل ما برای همه عبرته...! زن و مرد نداره... آره خب...راست میگین. زن هایی هم هستن که الکی گیر میدن...زندگی رو به کام خودشون بی خود و بی جهت تلخ میکنن. اما مردایی هم هستن که واقعا مرض دارن... مثل شوهر سابق من. که چند روزه به مدارکی (!) دست یافتم که نشون میده اصلا قصدش زن گرفتن نبود...قصدش تشکیل زندگی نبود...خانوادش هم تمام این نقشه ها رو کشیده بودن تا پسرشون خیلی شیک و مجلسی یه مدت با یه دختری باشه و دختر بازی کنه تا سیر بشه...بعد هم به یه بهونه ای نامزدی رو (نه عقد) به هم بزنن و ول کنن برن تا یه چیزایی از گذشته رو از ذهن پسرشون پاک کنن....یا شاید هم گندی پسرشون زده بوده....میخواستن سر پسرشون رو گرم کنن که نره دنبال اون گند !!!! و چقدر تلاش کردن که عقد رسمی نشیم و وقتی دیدن ما بدون عقد ادامه نمیدیم گفتن شناسنامه پسرمون فلان اداره گیره و ما نمیتونیم شناسنامه اشو بیاریم...فعلا تو شناسنامه دختر شما ثبت بشه بعدا ایشالله میرن محضر وارد شناسنامه اون هم میکنن!!! و وقتی ما گفتیم نه......مجبور شدن بیارن!! و وقتی دیدن خیلی اتفاقا افتاده و مهریه دیگه نصف نیست و .... عصبانی شدن...دعوا راه انداختن....آبرو ریزی کردن....انگار مثلا یه کار خلاف شرع یا بی ناموسی شده!!!! و بازم خواستن تحت همون شرایط هم طلاق انجام شه....تا آینده پسرشون لااقل کمترین تاثیر رو از گذشته داشته باشه! اما بازم نتونستن.... تا زد و امیرعلی گلم اومد تو دلم.....عروسی اجباری گرفتن..... چقدر اصرار داشتن که حاملگیت خارج رحمی هست!!!! چقدر بچه های 4-5 سالشون دویدن و با سر اومدن تو شکم من!!!! تا بچه از بین بره و بعد دعوا راه بندازن و طلاق انجام شه و بعد از طلاق پسرشون وابستگی به زندگی قبلیش نداشته باشه........ اما گل من موند........... حالا پسرشون یه پسر داره....هر ماه هم میاد....کاملا اثرات زندگی قبلیش تو زندگی الانش هست!!!!!! اینا همه نقشه بود..................شاید من هیچ وقت شوهر نکنم....اما من تو خونه پدری هستم. دختر و زن خیلی کم پیش میاد هرز برن...یا برای ارضای غرایزشون دنبال روابط چند روزه باشن. اما متاسفانه اون آدمی که من میدیدم هرگز نمیتونه تمایلاتش رو سرکوب کنه....مرد هم هست...خیلی راحت میره دنبال دختر بازی...دنبال روابط کثیف...خیلی هم سخت بهش زن میدن! چون از همسر قبلیش یه پسر داره! یه ارتباطی به همسر قبلیش داره هنوز! و البته اگه اگه اگه خانوادش راضی شن دوباره براش زن بگیرن!!!!!!!!!! خیلی مرد ها و خانواده ها اینجوری هستن متاسفانه...و فکر میکنن با طلاق زن بیشتر ضرر میکنه! اما دقیقا همین امروز تو روزنامه مقاله ای خوندم راجع به طلاق... که نوشته بود بر خلاف تصور عام ، طلاق ضررش بیشتر برای آقایون هست. چون یه خانم بعد از طلاق برمیگرده به خانواده اش...کاملا تحت حمایت خانواده. اما آقایون معمولا نمیتونن برگردن توی خونه پدری...و از این نظر خیلی ضرر میبینن. اگه تونستم متن مقاله رو براتون میذارم ببخشید خیلی پرچونگی کردم!
***الهی و ربی....من لی غیرک***فروش تخته شاسی برای عکس ارزانتر از آتلیه با ارسال رایگان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=561837&PageNumber=1
سلام بر همگی راستش قصد ندارم ثابت کنم که طلاق تو جامعه مردسالار ما به کدومیک از زن و مرد بیشتر لطمه می زنه ، این یه زندگی مشترک مبتنی بر دو جسم و دو روحه که از بین میره که از لطمه انفرادی به هر کدوم از اونها بیشتره، به خصوص اگه حاصل اون زندگی، تولد فرزندی هم بوده باشه. اما همین که با قاطعیت میگید زن کمتر از مرد از طلاق لطمه میخوره نشون میده که خدا رو شکر شما آسیب کمتری دیدید و با اعتماد به نفس زندگی رو در شکل جدیدش شروع کردید. دلم می خواد اون مقاله ای رو هم که گفتید بخونم. اگه ممکنه متن یا رفرنس اونو برام بزارید.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز