مهد کودک محدوده جردن

اینایی رو که میگی من کسی که بره رو نمیشناسم
ولی بالاتر از پمپ بنزین - بعد از خیابان عاطفی بعد از همون نمایندگیهای بنتون و لاکوست و اینا
یه مهد هست تو خود خیابون اصلی
من بچه ام اونجا نمیرفت ولی دوستم بچه اش اونجا بود و خیلی راضی بود
حالا به سطح توقعات شما بستگی داره

نه نه اونجایی که من دارم بهت میگم یه مهد ساده است از اینایی که مامانهای کارمند میتونن با خیال راحت بچه هاشونو بذارن و نگران روح و روان بچه نباشن-
خوب معروفترین مهد دوزبانه تو ی جردن مهد ستارگان هست که بچه ها رو از دوساله میگیره و شهریه سرسام اور و .... فک کنم الانا دیگه 800 تومن اینا باشه اگه بیشتر نباشه سه سال پیش 500 بود
یه جایی رو شنید م تو جردن به اسم پرند اگه اشتباه نکنم میتونی تو نت سرچ کنی از این کارگاههای مادر و کودک داره
ولی خوب بهترین این کارگاههای مادر و کودک هنرکده بادبادک هست تو الهییه
البته کار تخصصی زبان نمیکنن ولی خوب واسه سرگرمی و اموزش عالییه

ستارگان مهد انترنشناله نه دو زبانه یعنی فقط انگلیسی مهد بسیار خوبیه پذیرش از ٣ سأله نه٢ و شهریه ماهی ٦٠٠ من پسرم داره میره و خیلی راضیم

سلام دوستان من پسرم ٦ ماه ستارگان می رفت .روزی که رفتم ثبت نام احساس کردم که خیلی جدی و خشک هستند ولی خیلی این مطلب را جدی نگرفتم و پسرم امتحان ورودی داد و ما ثبت نام کردیم . ستارگان سالی یک بار ثبت نام می کنه و تمام بچه های جدید همه با هم جذب میشن اعلام کردند که تا یک هفته مادر می تونه با کودک بیاید ولی از روز اول توقع داشتن که ما بچه هامون رو بزاریم و بریم با اینکه می خواستن مثلا یک هفته اجازه بدن ما باشیم ولی طوری رفتار می کردن که احساس می کردم بچه من یک ایرادی داره که گریه می کنه و میگه مامان نرو در حالی که حتی معمولی ترین مهد ها هم این رو می فهمند که یک بچه نرمال بیت ٣ تا یک هفته بی تابی می کنه و بچه وابسته به مادر حتی بیشتر از یک هفته که البته این هم جای رسیدگی داره ولی یک هفته واقعا ایراد نیست. خلاصه پسر من بعد یک هفته جذب شد و رفت هر چند که رفتارشون توی این یک هفته خیلی به من استرس داد کم کم متوجه شدم اصلا دلشون نمی خواد که مامانها با هم ارتباط داشته باشن و ترجیح می دن که وقتی دنبال بچه میریم اسمشرو جلوی در به نگهبان مهد بگیم و وارد مهد نشیم کم کم احساس کردم پسرم از اینکه توی یک مهمونی بدود و یا بلند صحبت کند(مهمونی که بچه های دیگه دارن می دوند و خوشی می کنند)با یک ترسی از من می پرسه اگه من بدوم من و دعوا می کنی و... رفتم مهد کودک گفتم خیلی به بچه ها سخت نگیرین بزارین شاد باشند و کودکی کنند جواب شنیدم باید خوشحال باشی که اینقدر بچتون مودب شده و نمی دود

یک روز پسرم به من گفت من اگه فارسی بگم جیش دارم اجازه نمیدن برم دستشویی باید حتما انگلیسی بگم از مربی پسرم با اعتماد به نفس گفت بله همینطوره اگه این کارها را نکنیم که بچه های ستارگان مثل بلبل انگلیسی صحبت نمیکنن... کاردستی های پسرم خیلی قشنگ بود طوری که تعجب می کردم کار خودش باشه یک روز که اونجا بودم دیدم یه بچه ایی به جای نقاشی خط خطی کرده و خانوم سالمی مدیر اونجا داره به مربی میگه چرا اجازه دادی خط خطی کنه باید یادش بدی به جای این چرت و پرتها نقاشی بکشه (از بین بردن خلاقیت کودک) .کاردستیهای بچه باید همون رنگ و شکلی باشه که مربی میگه و بچه ها حق اظهار نظر ندارن ....

همه بچه ها اونجا یک استیکر چارت دارن که به دیوا رکلاس زدن هر وقت بچه خوب درس جواب میده یک استیکر روی چارتش مربی می چسبونه و وقتی درس جواب نمی ده و یا کار اشتباهی می کنه یک استیکر از روی چارتش می کنن که این خیلی برای بچه گرون تموم می شه و توی ذهنش می مونه ، وقتی اعتراض کردم جواب شنیدم ستارگان بهترین هستش اگه ناراحتین ببرین جایی که بچتون رو لوس و بی ادب بار بیارن، اره مامانا بچه های ستارگان خیلی اروم و حرف گوش کن هستن اره مامانا وقتی میرین مهمونی بچه های ستارگان از جاشون به راحتی تکون نمی خورن البته نه از ادب بلکه ترس اره مامانا بچه های ستارگان عین بلبل انگلیسی حرف میزنن ولی به قیمت کشتن کودکی کودکانمون.....وقتی پسرم رو از اونجا بردم دو هفته بعد به طور اتفاقی مربی کلاس هنرشون رو توی یک مهمونی دیدم به من گفت کاش همه مامانا مثل شما بودن اونجا مثل پادگان هستش خوب شد بجتون رو از اونجا بردین ..... خلاصه وظیفه خودم دونستم بیام و اینها رو بنویسم دیگه تصمیم با شما....