من که این روزها انقدر به مامانم احتیاج دارم که نمیتونی تصورش رو بکنی
احساس میکنم تنها ترین ادم رو زمینم
شوشو میگه پس من چی؟
اما من دارم دق میکنم هیچی هم نمیتونم بگم زایمانم طبیعی و خیلی میترسم هر خاطره زایمان رو که میخونم و اسم مادرشون میاد
ناخوداگاه اشکم درمیاد
اخه به مامانم الکل ویزا ندادن نمیدونم ماممانم میگه خدا داره ما رو امتحان میکنه
در ضمن این اولین نوه مامانم اینا هم هست و کلی ذوق دارن
نمیدونم خیلی دلم گرفته