برای من ماجراش یه کم جنایی بود.
دبستان که بودم , من هم مثل خیلی از بچه های دیگه هیچی از پریود نمی دونستم. البته چون دوستام یه کم خلاف بودن , تمام چیزهای ممنوعه و روابط رو می دونستم , ولی مهم ترین چیز که پریود باشه رو اصلا روحم خبر نداشت.
یادمه اون زمان که سوم دبستان بودم , یه روز توی مدرسه خیلی سرو صدا شد. یک عالمه دختر نشسته بودن دم در دستشویی و یکی گریه می کرد , یکی می خندید, یکی حالش بد بود ...خلاصه بلبشویی بود.
من هم که فضولیم گل کرده بود , رفتم دیدم توی دستشویی یه نوار بهداشتی خونی افتاده!! (واقعا ببخشید بچه ها)
من یهو شوک برم داشت و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که یکی رو کشتن و خونش رو با دستمال پاک کردن و انداختن توی دستشویی مدرسه ی ما!! بعدش هم ناظم اینا نوار رو برداشتن و ماجرا به ظاهر فراموش شد , ولی خاطره ی اون نوار از ذهن من پاک نشد!
یادمه کلاس دوم راهنمایی بودم و مامان اینا رفته بودن مسافرت. تا اون موقع یه چیزایی از پریود می دونستم چون خداییش معلم حرفه و فن ما در این مورد واقعا سنگ تموم گذاشته بود و همه چیز رو برای ما گفته بود . حتی گفته بود که اگه لباسامون خونی شد با چی بشوریم.
خلاصه.. من تو مدرسه بودم که احساس کردم خیس شدم! با وحشت بلند شدم دیدم نیمکتم خونی شد! یهو خاطره ی اون نوار بهداشتی اومد تو ذهنم و یک عالمه وحشت کردم. با ترس این ور و اون ورو نگاه کردم که ببینم کسی منو ندیده!! راستی راستی احساس قتل بهم دست داده بود. زود با دستمال خون رو تمیز کردم و رفتم خونه توی دستشویی نشستم. برادرم که ده سال از من بزرگتره مثل اینکه یه جورایی شک کرده بود , برای همین برام نوار بهداشتی خرید و بهم گفت که بهتره اگه مشکلی هست ازشون استفاده کنم.. البته هنوز که هنوزه سعی می کنم اصلا به نوار بهداشتی نگاه نکنم , چون واقعا برام مثل یک فیلمه وحشتناک می مونه.