2726

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

سال 1230 : (مرد):دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمیشم....
زن:آقا حالا یه غلطی کرد شما ببخشید! نامحرم که خونمون نبود.حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش...
بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه.
سال 1280
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخوای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده...
مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. اگه خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدون درد می کشمت...
بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1330
مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ...
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کونی...
بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1380
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم...
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا)
مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره...
سال1400
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه...
بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه !!
2728



یکی بود یکی نبود. یه روزی روزگاری یه خانواده ی سه نفری بودن. یه پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از یه مدتی خدا یه داداش کوچولوی خوشگل به پسرکوچولوی قصه ی ما میده، بعد از چند روز که از تولد نوزاد گذشت.
پسرکوچولو هی به مامان و باباش اصرار می‌کنه که اونو با نوزاد تنها بذارن. اما مامان و باباش می‌ترسیدن که پسرشون حسودی کنه و یه بلایی سر داداش کوچولوش بیاره.اصرارهای پسرکوچولوی قصه اونقدر زیاد شد که پدر و مادرش تصمیم گرفتن اینکارو بکنن اما در پشت در اتاق مواظبش باشن.
پسر کوچولو که با برادرش تنها شد … خم شد روی سرش و گفت:

داداش کوچولو! تو تازه از پیش خدا اومدی...
به من می‌گی قیافه ی خدا چه شکلیه؟
آخه من کم کم داره یادم می‌ره؟؟؟؟؟؟



























احمقانه ترین سوالات پرسیده شده در yahoo answers

اینترنت نامحدودترین منبع اطلاعات در عصر ماست. جایی که می‌توانید مطمئن باشید هیچ سوالی بدون جواب نخواهد ماند.به طور کلی سرویس‌ها و سایت‌های مختلفی برای طرح سوال وجود دارند که در این میان Yahoo Answers با امکانات مناسب و محیط ساده و سریع، جزو اولین انتخاب‌ها برای طرح سوال است.
اما این موضوع که در اینترنت می‌توان بدون شناخته شدن هر چیزی را مطرح کرد باعث شده که بعضی سوالات مطرح شده در این سایت آنقدر احمقانه به نظر برسند که بتوان از آنها مطلب طنز تهیه کرد.
هرچند می‌توان حدس زد که تعدادی از آنها به عمد این طور مطرح شده‌اند.
سایت PcWorld با جمع‌آوری تعدادی از این سوالات و پاسخ‌های طنزآمیز به آنها مطلب جالبی تهیه کرده است که در ادامه می‌خوانید.

1 ـ من تنها ماشینم رو فروختم تا بتونم پول بنزین رو فراهم کنم. اما این چند روز قیمت بنزین پایین اومده. به نظر شما الان چطوری می‌تونم ماشینم رو پس بگیرم؟
ما خیلی سعی کردیم با این پدیده تماس بگیریم، اما ظاهراً کامپیوترش رو فروخته بود تا هزینه اینترنت رو فراهم کنه!
2 ـ من می‌خواستم امتحان کنم آیا کامپیوترم می‌تونه کارت اعتباریم رو بخونه یا نه؟ برای همین اونو داخل سی‌دی رام گذاشتم. اما سی‌دی رام گیر کرد و الان نمی‌دونم چطور باید بازش کنم؟
سی‌دی رام شما مشکلی نداره، فقط منتظره که کارمزد اسکن کارت اعتباری رو پرداخت کنین. سعی کنین هرطور می‌شه کارت عابر بانکتون رو به پورت USB وصل کنین!

3 ـ موس من هر موقع از روی میز بلندش می‌کنم از کار می‌افته، من مطمئنم مشکل از سیستم عامل نیست. چون هم در ویستا و هم در لینوکس این مشکل وجود داره.
برای حل این مشکل کارت اعتباریتون رو داخل سی‌دی رام گذاشته و با لحن احترام‌آمیز به کامپیوترتون بگین که دوست دارین موستان به Logitech Air ارتقا پیدا کنه!

4 ـ من 2 تا نارنگی با فاصله زمانی 2 ساعت از هم خوردم. چه اتفاقی برام می‌افته؟
این بستگی به این داره که این 2 تا نارنگی هسته هم داشتن یا نه؟ اگه هسته‌شون رو هم خوردین، سعی کنین تا 2 هفته از خوردن خاک و آب پرهیز کنین!

5 ـ جایی وجود داره که بشه به صورت آنلاین سوال پرسید؟ مثلاً اگه تو یاهو باشه خیلی خوبه.
ما از شما عاجزانه می‌خوایم که اگه همچین جایی پیدا کردین، به ما هم بگین.

6 ـ آیا راه‌حلی هست که بشه دو دو تا رو مساوی 5 کرد؟
آسون‌ترین راه‌حل اینه که یک قرص اکس بندازین بالا. یا این‌که جای 4 و 5 رو در شمارش اعداد عوض کنید.
7 ـ چطور می‌شه در yahoo answers سوال پرسید؟
یه بسته قرص از دوست بالایی قرض کنین و بعد دو تا نارنگی به فاصله 2 ساعت از هم بخورین‌.





























آرامگاه خواهر کوروش کبیر! + عکس

NadaPenny.com Free Image Hosting


گوردختر دشتستان گور دختر یعنی دختر گبر یا زرتشتی در خاور جاده برازجان به کازرون قرار دارد که بنای آن دارای سقف و بدنه سنگی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ هخامنش در دشت پاسارگاد است .این بنا یادآور عصر هخامنشی است و قدمت منطقه برازجان را تایید می‌نماید. گفته‌اند که این بنا آرامگاه دختر یا خواهر کوروش است. درخاور گور دختر بقایای کوشک اردشیر ساسانی دیده می‌شود.
این اثر تاریخی ارزشمند متعلق به اوایل قرن ششم قبل از میلاد یعنی آغاز دوران پادشاهی هخامنشیان می‌باشد. این آرامگاه سنگی چون آرامگاه کوروش کبیر سرسلسله هخامنشی است که احتمالا مربوط به مادر یا دختر کوروش بوده است. که البته هیچ مدرک یا سند قطعی که دال بر این گفتار باشد به‌دست نیامده است. هیچگونه کتیبه یا نوشته‌ای که نام متوفی را مشخص کرده باشد از آن به‌دست نیامده است.
بر بالای این مقبره قسمتی فرورفتگی شبیه به یک قاب وجود دارد که احتمالا جایگاه قرار گرفتن کتیبه‌ای مربوط به آن بوده است. ساختمان اصلی به شکل مکعب مستطیل بوده که دارای سه پلکان در اطراف و پوش سقف خرپشته‌ای که به شکل نیم استوانه خالی است که احتمالا جایگاه قرار گرفتن جسد بودهاست که درست همین اصول و فرم در مقبره و فرم در مقبره کوروش در پاسارگاد فارسی محفوظ می‌باشد کل بنا از ‌‌2? قطعه سنگ در ابعاد مختلف و بوسیله بست‌های دم چلچله‌ای به همدیگر مربوط گردیده و مثل سایر بناهای هخامنشی هیچگونه ملاتی در آن یافت نمی‌شود. ردیف پله‌ها از پایین تا بالا یک سنگ کم شده که در بالا به دو سنگ می‌رسد.

ارتفاع واقعی آن ‌‌?/? متر می‌باشد در اطاقک بنا حوضچه کوچکی است که هم اکنون با گل و لای پر شده است. ورودی اتاق مقبره در جهت شمال شرقی می‌باشد. کل آرامگاه بر روی یک تخته سنگ بنا شده که هم اکنون قسمتی از آن در جهت شمال آرامگاه نمایان می‌باشد و این روند یک شیوه معماری در دوران هخامنشی بوده است و به جهت استحکام و پابرجایی بنا انتخاب شده است.
گوردختر،‌ کوشک اردشیر، کاخ‌های هخامنشی بردک‌سیا و چرخاب، دژ برازجان، تل‌خندق، غار چهل‌خانه، چشمه‌ آبگرم دالکی، شاهزاده ابراهیم و… نشان از تاریخ و تمدن سرزمینی دارد که از دوره ایلام تاکنون در سکوت دشت‌هایی پا بر جا و محکم ایستاده است.
تپه تاریخی تل‌مر، در کنار کاخ کوروش، در اصل قلعه‌ای بوده که قدمت آن به دوره ایلامی می‌رسد. گفته می‌شود از این قلعه برای دیده‌بانی کاخ کوروش استفاده می‌شد. با فرو ریختن قلعه در طول قرن‌ها آن را تبدیل به یک تپه کرده و اکنون پس از حدود ?? قرن تنها خشت‌هایی از آن بنای قدیمی باقی‌مانده است متأسفانه در سال ???? شهرداری، بخش بسیاری از آن را خاکبرداری کرد.
از دیگر آثار باستانی منطقه شبستان، غار چهل خانه در سعدآباد است. این غار در واقع، دخمه‌هایی را شامل می‌شود که در یک تپه کوه مانندی قرار گرفته و بنابر روایتی فراموشخانه ‌بوده است.
برخی کارشناسان و نویسندگان بر این عقیده‌اند که شاهزادگانی که مورد خشم دربار قرار گرفته یا به بیماری جنون دچار می‌شدند را برای اینکه از انظار عموم بمانند به این منطقه انتقال می‌یافتند. فراموشخانه از سه سمت مسدود بوده و تنها از یک سو، آن هم تنها به پرتگاه راه داشته است.
پیشینه تل‌خندق در روستای ده‌غایه و در شمال برازجان، به دوره ایلامی می‌رسد. این منطقه زمانی شهر بزرگی بوده است و تپه سد دفاعی منطقه محسوب می‌شد که دور آن را خندق کشیده بودند و درون آن مجموعه‌ای از پایگاه‌های نظامی قرار داشت.
معماری گوردختر با پاسارگاد یکی است. گویی که معمار هر دو، یکی بوده است. احتمال می‌رود این بنا پیش از مقبره کوروش به‌وجود آمده و پاسارگاد شکل تکامل یافته گوردختر باشد.
باتوجه به اینکه جای کتیبه این مقبره خالی است، نمی‌توان در مورد اینکه چه کسی در آن دفن شده، نظر قطعی داد. تنها می‌توان گفت گوردختر، واقع در دشت بزپز، بنایی متعلق به دوره هخامنشی است.
در دوره جدیدتر، قلعه “تنگستان”، قلعه “زایر خضرخان” یا قلعه “کلات” در کوه‌های پهلوان کش اهرم به‌جامانده است. این قلعه منسوب به مبارزی دشتستانی به‌نام “زایرخضر خان” بوده که در دوره قاجاریه ساخته شده و برفراز تپه، روی خرابه‌های بناهای پیشین شکل گرفته است که معماری باستان‌شناسان را پیچیده‌تر می‌کند.
قلعه دارای ? برج است که در زمان حمله انگلیس به ایران اسرای انگلیس را به آنجا منتقل می‌کردند.
نخلستان‌های دشتستان نیز از میراث طبیعی این منطقه محسوب می‌شود. متوسط عمر نخل‌ها ?? یا ?? سال است و تا هر یک از آنها به مراحل باروری برسد، ?? سال زمان نیاز دارند.
گویش کنونی مردم منطقه فارسی با کمی لهجه ‌لری است.
این اثر به شماره ‌‌1897 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت درآمده است.
هر آنچه مرا نکشد مسلماً قویترم خواهد ساخت
پادشاهی که چهار همسر خود را یک روز به آتش کشید زیرا …!!


شاه عباس دوم روزی درحرمخانه باد? زیادی خورده وبه سه نفر ازبانوان دستور داد که آن‌ها هم بنوشند…
شاه عباس دوم به دلیل سرپیچی همسران از خوردن باده، دستور می‌داد آن‌ها را بسوزانند.
شاه عباس دوم روزی درحرمخانه باد? زیادی خورده وبه سه نفر ازبانوان دستور داد که آن‌ها هم بنوشند. آن‌ها پوزش خواستند وگفتند که به زودی به حج خواهند رفت.
شاه سه بار دیگر پافشاری کرد وبه آن‌ها گفت که باده بنوشند: بانوان به همین سخن پوزش خواستند. شاه بی‌درنگ فرمان داد هر سه رابستند و آتش بسیاری افروخته آن‌ها را درآتش سوختند.
شاه عباس دوم بار دیگری درپی زیاده روی درنوشیدن باده، به یکی ازبانوان حرم گفت که او هم باده بنوشد وآن بانو ازنوشیدن باده خودداری کرد. شاه خشمگین برخاست وبه بزرگ خواجه سرایان گفت که او را نیز مانند آن سه بانوی دیگر درآتش انداخته بسوزانند.
آغاباشی می‌خواست فرمان شاه را به انجام رساند اما دربرابر گریه وزاری ودرخواست‌های آن بانو، دلش به رحم آمد و پیش خود گفت که شاه این بانو رادوست دارد فردا که به هوش بیاید اورا خواهد بخشید.
ازاین روی، آن بانو را نکشت. بامداد که شاه از خواب برخاست از آغاباشی پرسید که فرمان را انجام دادی؟ پاسخ شنید که فرمان شاهانه را به تعویق انداختم تا شاید پادشاه اندیش? خودرا دگرگون سازد.
شاه بی‌درنگ فرمان داد آغاباشی را در آتش انداخته سوزانیدند و آن بانو را بخشید!
هر آنچه مرا نکشد مسلماً قویترم خواهد ساخت
قوانین زندگی


قانون یکم: به شما جسمی داده می‌شود. چه جسمتان را دوست داشته یا از آن متنفر باشید، باید بدانید که در طول زندگی در دنیای خاکی با شماست.


قانون دوم: در مدرسه‌ای غیر رسمی و تمام وقت نام‌نویسی کرده‌اید که "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درس‌ها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرح‌ریزی کنید


قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یک سلسله دادرسی، خطا و پیروزی‌های گهگاهی، آزمایش‌های ناکام نیز به همان اندازه آزمایش‌های موفق بخشی از فرآیند رشد هستند

قانون چهارم: درس آنقدر تکرار می‌شود تا آموخته شود. درس‌ها در اشکال مختلف آنقدر تکرار می‌شوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید می‌توانید درس بعدی را شروع کنید، بنابراین بهتر است زودتر درس‌هایتان را بیاموزید

قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درس‌هایتان را نیز باید بیاموزید

قانون ششم: قضاوت نکنید، غیبت نکنید، ادعا نکنید،سرزنش نکنید،تحقیرو مسخره نکنید، وگرنه سرتون میاد. خداوند شما را در همان شرایط قرار می‌دهد تا ببیند شما چکار می‌کنید.

قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمی‌توانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنکه منعکس کننده چیزی باشد که درباره خودتان می‌پسندید یا از آن بدتان می‌آید.


قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این که با آنها چه می‌کنید، بستگی به خودتان دارد.


قانون نهم: جواب‌هایتان در وجود خودتان است. تنها کاری که باید بکنید این است که نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.


قانون دهم : خیرخواهِ همه باشید تا به شما نیز خیر برسد..
هر آنچه مرا نکشد مسلماً قویترم خواهد ساخت
مرضیه جان و مامان شاین عزیز مرسی از زحمتی که کشیدید

******************************************

راستی مامان شاین جان ایمیلم بدستت رسید؟
Khatati.com
IMG4UPبنام آنکه نیلوفر را آفرید برای تنها زیستن و پاک ماندن میان لجن ها..




هفت گام برای آشتی کنان






آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

بگذارید با یک سوال صریح شروع کنیم؛ "همین الان از چند نفر کینه به دل دارید؟". شمردید؟ حالا بشمارید ببینید چند نفر از شما کینه به دل دارند. لااقل آنهایی را که مطمئنید یک جایی از شما دلخوری دارند و هنوز شما را نبخشیده‏اند نام ببرید. به عنوان یک آدم که هنوز شما را نبخشیده‏اند چه حسی دارید؟ به عنوان آدمی که هنوز تقصیرات یک نفر را نبخشیده است چه حسی؟ به نظر شما دوستان پرشین استار، از این 2تا حس کدامشان بدتر است؟ روان‏شناس‏ها می‏گویند حس کسی که از دیگری کینه به دل دارد خیلی بدتر، آزاردهنده‏تر و برای سلامت روان و حتی بدن خطرناک‏تر است. چرا نبخشیدن اینقدر برای سلامت روان بد است؟ چرا بخشیدن برای سلامت روان خوب است؟ چه کار کنیم که آدم با گذشتی شویم؟ مبحثی که در این ایمیل ملاحظه خواهید کرد در مورد مواردی است که به آنها اشاره شد.

از چند دهه پیش روان‏شناس‏ها "بخشیدن دیگران" را به عنوان یک موضوع جدید در علمشان مطرح کردند و در موردش تحقیق کرده‏اند، حتی از قدرتی که بخشش دارد یک نوع روان‏ درمانی موثر به وجود آورده‏اند. بخشیدن می‏تواند به هزار و یک علت روی سلامت روان آدم تاثیر مثبت داشته باشد که بعضی از این علت‏ها اینها هستند:

1. کینه، اتلاف انرژی

وقتی که آدم از یک نفر کینه به دل می‏گیرد؛ به ویژه اگر آن یک نفر نسبت نزدیکی با آدم داشته باشد، ذهن آدم بخش بیشتر انرژی خودش را صرف فکر کردن به ظلمی می‏کند که بر او روا رفته است. آن وقت است که کم‏کم تمام فکر و ذکر و هیجان و در نتیجه رفتار آدم حول یک چیز می‏چرخد؛ خاطره رنجش و حس کینه. باور نمی‏کنید که کینه بتواند اینقدر زندگی آدم را به هم بریزد، نه؟ آخرین باری که از یکی خیلی رنجیدید و روزهای سیاه بعدش را یادتان بیاورید تا دستتان بیاید ابعاد بزرگ‏ترش می‏تواند با آدم چه کار کند.

2. بخشش، یک پایان خوب

تا وقتی که ما در ذهنمان از کسی رنجشی داشته باشیم، تا این رنجش را حل نکنیم نه جدا شدن از آن نفر و نه انتقام از او آراممان نمی‏کند؛ یعنی به هر حال "رنجیدن" به عنوان یک موضوع تمام نشده در ذهن ما، باقی مانده است. خاصیت ذهن آدم هم این است که تا یک موضوع ناتمام را تمام نکند آرام نمی‏گیرد. تا وقتی که دیگران را نبخشیم احساس کینه به عنوان یک موضوع تمام نشده در ذهن ما می‏ماند و ما را اسیر می‏کند. پس بخشیدن دیگران قبل از اینکه دیگران را آرام کند خود ما را آرام می‏کند.

3. دوری از بیماری‏های روان تنی

وقتی که خاطر ما از یک نفر رنجیده است دائم و پشت سر هم از رنجاننده و خودمان که در موقعیت رنجش جوابش را نداده‏ایم حرص می‏خوریم. حرص خوردن افراطی هم که نتیجه‏اش معلوم است؛ انواع و اقسام شکل‏های اضطراب، وسواس، افسردگی، زخم معده و جوش صورت را به وجود می‏آورد.

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یوچند گام برای بهتر بخشیدن

بخشیدن دیگر آنقدر می‏تواند اثر مثبت روی سلامت روان داشته باشد که بعضی از روان‏شناس‏هایی که بیشتر روی مسائل معنوی کار کرده‏اند، یک "روان‏ درمانی براساس بخشش" طراحی کرده‏اند. آنها می‏گویند اگر ریشه اضطراب و استرس یک کینه قدیمی باشد، بهترین راه برای بر طرف کردن آن، این است که بیمار با تمام وجودش از تقصیرات دیگران بگذرد. بعضی از این توصیه‏ها در واقع مراحلی از همان روان درمانی هستند. پس اگر کینه، زندگی‏تان را به هم ریخته است لطفا با کمک یک روان‏شناس این مراحل را طی کنید:

گام اول : احساسات منفی را انکار نکنید!

دیده‏اید بعضی‏ها می‏گویند "من از هیچ‏کس چیزی به دل نمی‏گیرم". راستش را بخواهید، دست کم از نظر روان‏شناسی این "هیچ‏چیز" غیرممکن است. اگر خیلی بخواهیم روانکاوانه برخورد کنیم، حتی تاکید یک نفر بر "اصلا"، "ابدا"، "هیچ‏وقت" و "در هیچ شرایطی" کینه به دل نگرفتن می‏تواند نشانه این باشد که اتفاقا ته دل آن آدم یک کینه عمیق خوابیده است و عملا آن آدم کینه‏ای‏تر از دیگران است. پس لطفا احساس کینه از دیگران را دست کم از خودتان پنهان نکرده و به جایش بنشینید به ابعاد مختلفش فکر کنید؛ به اینکه چقدر شدت دارد؟ نسبت به چه کسی یا چه کسانی است؟ اولین بار کی از او رنجیده‏اید و چرا؟ آیا ممکن است ریشه‏های این کینه به کودکی‏تان برگردد؟ ممکن است رنجش خاطرتان خیلی افراطی و غیرواقعی باشد؟

گام دوم : دو دو تا چهار تا کنید!

یک بار دیگر این مقاله را بخوانید و با خودتان فکر کنید که روی هم‏رفته مضرات کینه داشتن یا تلافی کردن، بهتر است یا سودهایش. همین که شما به این نتیجه برسید که بخشیدن هم می‏تواند در کنار کینه ابدی و تلافی کردن یکی از گزینه‏هایتان باشد، از این گام نتیجه گرفته‏اید.

گام سوم : حق قصاص و بخشش

می‏گویند بخشش وقتی لذت‏بخش‏تر است که آدم توانایی قصاص کردن را داشته باشد. اینکه شما خودتان را، هم در انجام تلافی و هم در بخشیدن محق بدانید، باعث می‏شود که راحت‏تر و بدون اکراه دیگری را ببخشید. شاید به همین خاطر است که مراسم آشتی کنانی که بدون میل دو طرف قضیه انجام می‏شود، معمولا نتیجه نمی‏دهد.

گام چهارم : به محدودیت‏های او فکر کنید

حالا وقت این است که کمی مقدار هیجان قضیه را بیاورید پایین و اتفاقی را که باعث رنجش شما شده است، منطقی‏تر بررسی کنید. ببینید که واقعا چرا رنجاننده، شما را رنجانده است. آیا او خودش محدودیت‏‏هایی نداشته که باعث آن رفتار شده است؟ ممکن نیست که در روز یا روزهایی که شما را رنجانده است، از چیزی ناراحت بوده باشد؟ احتمال ندارد که شما رفتاری کرده باشید که چیز تلخی را برایش زنده کرده باشد؟ اصلا به این خاطر نیست که او خودش در زندگی‏اش تحت فشارهای روانی شدیدی بوده و برای همین کلا عصبی بار آمده است؟ خب! همه اینها می‏تواند محدودیت‏هایی باشد که باعث می‏شود یک نفر شما را برنجاند. شما خودتان از این محدودیت‏ها ندارید؟ برای خودتان پیش نیامده که ناخواسته یک نفر را برنجانید؟ منصف باشید دیگر!

گام پنجم : خوبی‏ها را هم ببینید

معمولا رنجش خاطرهای عمیق از کسانی پیش می‏آید که ما از آنها توقع رنجاندن نداشته‏ایم. خب، این آدم‏ها که یک دفعه از آسمان نیامده‏اند؛ این آدم‏ها یک خوبی‏هایی داشته‏اند که ما اول با آنها احساس نزدیکی کرده‏ایم که بعد از رفتارشان برنجیم دیگر. فکر کنید، ببینید که واقعا هیچ خوبی‏ای در وجود آن آدم نیست؟

گام ششم : تصمیم بگیرید

تا حالا دیگر باید دستتان آمده باشد که بخشیدن، هم عمل منصفانه‏تری است و هم در درجه اول به نفع خودتان است اما هنوز مختارید که بین گذشت و کینه یکی را انتخاب کنید. به هر حال، دل را یکدله کنید و تصمیم بگیرید. برای تصمیم‏گیری عجله نکنید اما زیاد هم در تردید نمانید. فقط یادتان باشد که تصمیم‏گیری‏تان فقط به خاطر منافع منطقی نباشد و واقعا از ته دلتان دیگران را بخشیده باشید.

گام هفتم : بخشیدن را در عمل نشان دهید!

اگر واقعا از ته دل یک نفر را بخشیده باشید، دیگر نباید اکراه داشته باشید که بروید با او دست بدهید و روبوسی کنید. اگر هم به شما بر می‏خورد که چرا او پا پیش نگذاشته است، غیرمستقیم به دوستان مشترک نشان دهید که تمایل دارید با رنجاننده آشتی کنید. همیشه پایه‏هایی برای مراسم آشتی کنان وجود خواهند داشت!








Khatati.com
IMG4UPبنام آنکه نیلوفر را آفرید برای تنها زیستن و پاک ماندن میان لجن ها..





عکس هایی از تجمع آدم خواران در روسیه!!






گردهمایی هزاران زامبی در نیژنی نووگورود روسیه:

شهر نیژنی نووگورود مرکز استان نیژنی نووگورود چهارمین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو، سن پترزبورگ و نووسیبیرسک است.


آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو





Khatati.com
IMG4UPبنام آنکه نیلوفر را آفرید برای تنها زیستن و پاک ماندن میان لجن ها..
انسانیت هنوز وجود دارد ؟




آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

در یک پارک محلی در بنگال هنگامیکه دو نفر نابینا نتوانستند شیر آب را پیدا کنند. یک میمون مادر شیر آب را برای آنها باز کرد و تا زمانیکه آنها آب نوشیده و صورت خود را شستند . میمون همانجا ایستاد ، سپس شیر آب را بست و از آنجا دور شد.


Khatati.com
IMG4UPبنام آنکه نیلوفر را آفرید برای تنها زیستن و پاک ماندن میان لجن ها..




رکوردهای جوانترین ها !!!






گاهی در این دنیا با افراد یا پدیده هایی مواجه می شویم که نتیجه مواجهه با آنها چیزی جز تعجب و حیرت نیست.
افرادی که در این ایمیل با آنها آشنا می شویم، در واقع در گروه و رسته و صنف خود عنوان جوانترین را به یدک می کشند،ازمادربرزگ گرفته تا خالکوب.


1.جوانترین مادربزرگ


آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

این خانم خانه دار رومانیایی تنها با 25 سال سن، لقب جوانترین مادربزرگ دنیا را به خود اختصاص داده است. ریفکا استانسکو در 12 سالگی صاحب اولین فرزند خود شد و نامش را ماریا گذاشت.
هر چند مادر به دخترش توصیه کرده بود که مثل او زود ازدواج نکند، اما ظاهرا گوش ماریا به این حرف ها بدهکار نبود، چراکه او هم در یازده سالگی صاحب فرزند شد. به این ترتیب ریفکا تنها 23 سال داشت که طعم مادربزرگ شدن را چشید.


2.جوانترین مربی یوگا

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

جوانترین مربی یوگای دنیا یعنی شروتی پندی هندی، تنها 6 سال سن دارد و دو سال است که به شاگرادنش آموزش یوگا می دهد.
استعداد این مربی بیش از حد جوان را مربی 67 ساله اش کشف کرد و شروتی 6 ساله حالا کلاس یوگای خود را در ساعت 5:30 دقیقه صبح شروع می کند.
شاگردان شروتی از تاجر و معلم گرفته تا خانه دار و بازنشسته با اشتیاق سر کلاس مربی جوانشان حاضر می شوند.


3.جوانترین مدیرعامل

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

سیندهوجا راجارامان هم تنها با 14 سال سن، عنوان جوانترین مدیرعامل دنیا را به خود اختصاص داده است. این دختر دانش آموز بر شرکت فعال در زمینه انیمیشن مدیریت می کند؛ شرکتی که پدرش در اکتبر سال 2010 آن را راه اندازی کرد.
وی هم به مدیر بودن خود افتخار می کند و هم به انیماتور بودن خود.


4.جوانترین موج سوار

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

جایلان آمور فقط دو سال سن دارد، اما در حال حاضر موج سواری حرفه ایست. این پسر استرالیایی که پدرش او را در این کار بسیار همراهی می کند، بارها مورد تحسین قرار گرفته است.
پدر جایلان اصلا از اینکه پسرش به دریا بیفتد، نگرانی ندارد، چرا که پسر دوساله اش شنا بلد است و خود را به ساحل رسانده و منتظر پدر می شود تا به او کمک کند.


5.جوانترین خالکوب

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

روبی دیکینسون با اینکه تنها 4 سالش است، ولی در خالکوبی برای خود در دنیا اسم و رسمی دارد.
روبی چهار ساله در حالی هر روز بعد از تمام شدن مهدکودک به تدریس خالکوبی می پردازد که بزرگترین دغدغه همتایان و همسالانش اسباب بازی ها و تفریح هایشان است.


6.جوانترین تیرانداز

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

میکو آندرس فیلیپینی در سن 6 سالگی جوان ترین تیرانداز به شمار می آید. این پسر بچه شش ساله با رقبایش در تیراندازی به اهداف متحرک رقابت تنگاتنگی دارد.
میکو البته هم به خوبی نظم و انضباط را رعایت می کند و هم به دیگران احترام می گذارد.


7.جوانترین کارشناس IT

آپلود سنتر نامحدود عکس و فایل پاتوق یو

مارکو کالاسان از مقدونیه با 8 سال سن، جوانترین کارشناس IT است. او می تواند از همین حالا و با همین سن کم شغل پر درآمدی داشته باشد، اما مشکل اینجاست که او هنوز کلاس سوم را هم تمام نکرده است.
مارکو که پدر و مادرش هم کارشناس همین رشته هستند، توانسته از آزمون های مایکروسافت به سلامت عبور کند.





Khatati.com
IMG4UPبنام آنکه نیلوفر را آفرید برای تنها زیستن و پاک ماندن میان لجن ها..
2706
ارسال نظر شما
2687