2737
2739
عنوان

حاضرجوابهایه لحظه بیاید

1174 بازدید | 43 پست

سلام خوبیددوستان

من اصولا تو خط این نیستم که حال کسی رو بگیرم و سرم به زندگی خودم گرمه.

اما یه مساله کوچیک که با خواهرشوهرم پیش اومده ذهنم مشغول شده.

بدم نمیاد بدونم بهش چی بگم بهتره.

کسی هست بپرسم یانه

شکرت خداجون


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اه مگ نمیبینی خابیم فردا بپرس

خستم   مثله عمه ای که 15  تا برادرزاده داره  تصمیم گرفتم از این به بعد با مشکلاتم بیرانوند گونه رفتار کنم مثلا برم بالا سر افسردگی بگم چطططوری افسردگیی؟
2731

کسایی که حاضرجوابن هم سرشون تو کار خودشونه! فقط وقتی کسی سرشو میکنه تو زندگیمون دفاع میکنیم!

اگه دوتا جمله گهربار (به من چه و به تو چه) سرلوحه زندکی باشه خیلی راحت تر زندگی میکنیم!
2738

راستش من باهاشون خیلی جیک توجیک هم نیستم و رسمی هستم.

و خیلی پیش میاد که بین خودمون از خوراکی هایی که پختیم صحبت میشه.

من یه مساله ای پیش اومد و تو صحبتهام بدون قصدوغرض گفتم چیزکیک درست کردم کاش میدونستم اینجاییدبراتون میاوردم.

که خواهرشوهرم که معلمه و اصولا با حالت اموزش باهمه حرف میزنه بهم گفت سعی کن چیزی تو خونت درست کردی حرفشو نزنی شاید بقیه هوس کنن عزیزم.

این درحالیه که این مساله بین خودشون زیادمطرحه و همیشه باهم حرف از اشپزیامون میزنیم و خودش اولسن نفریه که ازین مدل حرفها میزنه. چی بایدمیگفتم

 

جواب خودم این بود که عزیزم من اصولا اهل گفتن نیستم...منظورم این بود که کاش میاوردم اگه میدونستم هستید.

پس ازین به بعد ازهیچی حرف نزنم چون شما مثل حامله ها هوس میکنید.

شکرت خداجون
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687