خب بعدش چی شد
من نمیدونم مگه شنکش گذاشتن زیر گلوتون که وسط هزار و یک کار و بدبختی تاپیک بزنید خو بزارید سر فرصت و از قبل تایپ کنید
واااااای چییییییی😐
به گفته بابام،،،لعنت بر کار بد شیطون
وای بگو دیگه
کدامین صحنه دقیقا😩
خب
معذرت میخوام پایین تختم استفراغ توی توالت هم همینطور حالا من اصلا به روح بابام هیچییییی یادم نمیاد دیشب چی شده.زنگ زدم به خواهرم که پرستاره گفتم حالم خیلی بده بیا برام سرم بزن.حالا تو این حین و بین یهو دیدم دیشب یه خط 913 اصفهان دوبار بهم زنگ زده منم باهاش حرف زدم.به شوهرمم پیامک زدم که عزیزم از اون عاقا که رسوندت حالتو پرسیدم حالت انگار خوبه
یا نوح
حالا من اصلا اینارو یادم نمیاد انگار مرده بودم اینا اتفاق افتاده.هنگ کردم با گریه زنگ زدم به خواهرم گفتم نمیدونم چی شده جرات نمیکنم زنگ بزنم.گفت باید زنگ بزنی شاید سجاد طوری شده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
