انجمن زنان موفق و سخت کوش آی وی افی

سلام دوستان عزیز قدیمی و جدید
همگی خوش اومدین

وااااااای من چه ذوقی کردم الان اومدم همه شما رو اینجا دیدم. چقدر دلم برا همتون تنگ شده بود

دوستان قدیمی من سی سی استارجون، مامی باران جون، عسل بانو جون، نازنینا جون، آرام جون، ثمره جون
خیلی خیلی خوش اومدین. انشالله این جا با دلگرمی و امید همگی تا آخر سال مامان میشیم. سعی می کنم با استفاده از کمک شما و کمی صرف وقت اینجا رو مرتب و منظم نگه دارم تا واقعا یک تاپیک خوب و قابل استفاده برای هممون باشه

عسل بانو جون
خیلی خیلی خوشحالم کردی که اومدی و نوشتی. بوووس

سی سی استار جون
منم خیلی دلم برات تنگ شده بود. من مدتی ایران نبودم عزیزم. تو کجاها بودی؟ چه کارا کردی؟ دیدم تو اون تاپیک هم زیاد ننوشتی.
تصمیمت برای آی یو آی چی شد؟ همسرت هنوز میره پیش دکتر اسکندری؟ خودت دکتر منصوری رو دیدی چی گفت؟؟؟
وای می بخشید یه عالمه سوال کردم

مامی باران جون
خوبی عزیزم؟ خیلی خیلی خوشحال شدم اینجا دیدمت. تو اون تاپیک خوندم که در مورد ذخیره تخمدانت نوشته بودی . به نظرم رنجی که نوشته بودی زیاد هم بد نیست. کدوم آزمایشگاه رفتی؟ جواب رو پیش دکتر نایبی میبری؟


نازنیناجون
چقدر خوشحالم که امروز هستی و اینجا نوشتی. من خیلی وقت پیش بهت ایمیل داده بودم نمی دونم چرا نرسیده . حدود دو هفته اس که برگشتم و هفته پیش هم تهران بودم. حالا امشب دوباره از خونه بهت ایمیل میزنم. بووووووس

آرام جونم
خیلی خیلی دلم برات تنگ شده بود. به این فکر بودم که شب رفتم خونه تاپیک خودت رو پیدا کنم و اونجا برات بنویسم که دیدم اومدی اینجا. کلی ذوق کردم

افسانه جون
دکتر طرازی دکتر خوبیه یکی دو تا از دوستان ما پیش ایشون نتیجه گرفتند. برات آرزوی موفقیت می کنم

ندا جون
شما هم می خواهی آی وی اف کنی؟؟

توسل جون
واقعا شانزده بار آی یو آی کردی؟؟؟؟ آفرین به این همت و اراده ای که تو داری … یاد بوعلی سینا افتادم که گفته بود چهل بار کتاب مابعدالطبیعه رو خونده تا فهمیده. واقعا مرحبا به تو! انشالله به لطف خدا این دفعه جواب می گیری. برات دعا می کنم

آواجون
انشالله که این بار این سه تا نی نی سفت می چسبن بهت و به زودی خبرای خوش به ما میدی. کی باید آزمایش بدی؟؟

ثمره جونم
منم خیلی ذوق کردم پست تو رو دیدم عزیزم. انشالله این جا زود زود بیای به ما سر بزنی. اسم شما و آلما و ملودی و الی جون و … همیشه برام یادآور اینه که بالاخره سختی ها تموم میشه و ما هم مامان میشیم.
سورنا کوچولو خوبه؟؟ لگداش شروع شده؟

و اما اطلاعات در مورد خودم:
من شبنم هستم و فعلا کلینیک نوین مشهد میرم. خرداد پارسال پانکچر کردم و یک بسته نی نی فریز دارم که بهم انتقال ندادند. چون در هیستروسکپی تشخیصی مشخص شد که رحم من از رسوبات هموسیدرین پر شده و اصلا آمادگی انتقال جنین نداره. الان با طب سنتی دارم سعی می کنم وضعیت رحم رو بهتر کنم تا اگه خدا بخواد بهمن ماه انتقال بدم