خواب دیدم تو اشپزخونه دارم اشپزی میکنم یهو یه موجود ظاهر شد من اولش یکم شوکه شدم بعدش دیدم داره بهم نگاه میکنه ،موهای بلند و مشکی داشت که تا رو زمین کشیده شده بود تقریبا نیمرخش معلوم بود، چشاش هم سفید بود و یه نقطه مشکی توش بود و مستقیم بهم نگاه نمیکرد
بهم گفت موهات خیلی خوشگله و خندید بعد من بهش میگم به قشنگی موهای تو که نمیشه عزیزم
تو خواب هم یادمه موهام باز بود . بعد در اشپزخونه رو باز میکنه میره تو حیاط من یهو میگم بگم بسم الله ببینم واقعا جن بوده یا نه
چندبار پشت هم بسم الله میگم تو خواب که میبینم کلا موهاش ریخت و بعد محو شد
بعدش میبینم هستیم کوه ( شبیه خونه ی پدر زنعمومه تو کوه) داریم از اونجا برمیگردیم خونه که من پالتومو جا گزاشتم و از ماشین پیاده میشم برم بردارم میبینم از خونه صدای جیغ میاد و دوتا پالتومو یهو میبینم کنارم هستن و از بالا بهم میگن نیا اینجا ،پالتوت کنارته ،بردار (اما یهو ظاهر شده بود کنارم)
چندسالی هست که موهام خیلیییی میریزه، بلنده اما اصلا جون نداره و رشدش انگار قطع شده ، از اخرین باری که کوتاه کردم همونقد مونده
از وقتی این خوابو دیدم ذهنم مشغوله نکنه طلسمی چیزی دارم یا اینکه جنی داره اینطوری اذیتم میکنه