2726
عنوان

خاطره تون از روز اول مدرسه؟

2868 بازدید | 45 پست

روز اول مدرسه من و دخترعموم وارد مدرسه شدیم 

سرگردون بودیم و دنبال دوست جدید.

یه دختر بلند قد به نظرمون پنجمی رو دیدیم  به دیوار تکیه داده بود 

گفتیم ما اولیم دنبال دوست ...    

اونم با کلی عشوه گفت پییییییش اول ولی من پنجمم خیلی بیشتر میدونم!!!    

بلاخره دو سه تا دختر اولی پیدا کردیم که خیلی شر و شور بودند و چون ما بچه های ساکت و سر به زیری بودیم میلشون نبود با ما همراه بشن.

خلاصه رفتیم سر کلاس همون دختر کلاس پنجی رو دیدم.

گفتم اشتباه اومدی از کلاس ما برو بیرون.

اون گفت   من اولی ام الکی گفتم!!     معلم   

کاش شهید مدافع حرم بشم

چنان عاشق مدرسه بودم

ک وقتی منو میخواستن خونه ببرن کلی گریه کردم

تازه مدرسه در حال تعمیر بود 

کلی گریه کردم تا منو ببرن😂😂😂

نمیدونم چ مرگم بود

همه گریه میکردن ک منو ببریییییین

من گریه میکردم ک منو نبریییییین

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

من رفتم‌یه دل سیر‌گریههههه کردم

حالا از۳ سالگی مهد میرفتما😐😐😐

بعدم چون فوق العاده تخس بودم به هیجکس محل نذاشتم


قدیمی ها برای اینکه تیری از تن کسی بیرون بکشند تریاک به خوردش میدادند، که درد را نفهمد..دنیا همان تریاکی ست که به خوردمان دادند، که تیری از "نمی دانم کجایمان" بکشند بیرون..یحتمل درد داشته تیرش..خیلی درد داشته..."حالا همین دنیا هم برای ما تیر شده! سوراخ سوراخمان کرده..حالا چه؟ به کدامین تریاک سرگرممان میکنند؟"
2728

با مامانم رفتم و مدرسه مون هم تو خیابون خودمون بود،به شدت وابسته مادرم بودم و هنوزم میرم دانشگاه دلم براش تنگ میشه، خلاصه اینکه تا مدت ها گریه کردم تا عادت کردم به محیط

اما خاطره جالبم مربوط به راهنمایی هست که بدون کیف رفتم مدرسه و یک زنگ هم متوجه نشدم کلا  

فک کنم موقع رفتن مدرسه رفتن دخترم خودمم گریه کنم😂😂😁

البته هنوز دختر ندارم

ولی دوست ندارم ازم جداشه   

قدیمی ها برای اینکه تیری از تن کسی بیرون بکشند تریاک به خوردش میدادند، که درد را نفهمد..دنیا همان تریاکی ست که به خوردمان دادند، که تیری از "نمی دانم کجایمان" بکشند بیرون..یحتمل درد داشته تیرش..خیلی درد داشته..."حالا همین دنیا هم برای ما تیر شده! سوراخ سوراخمان کرده..حالا چه؟ به کدامین تریاک سرگرممان میکنند؟"


من بعد بیست و چند سال خاطرات یادم نرفته 


روز اولی خیلی بد بود 😕 چه تصوراتی داشتم


اما منو تنها فرستادن و تنها بودم، بخاطر همین زودتر از بقیه مستقل شدم 

فقط 4 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

من سر املا اگه کلمه بلد نبودم گریه میکردم..جوری که بعد یه مدت همه بچه ها و معلم عادت کرده بود اخرشم به مامانم گفتن بعد اونم من یهو متحول شدم دیگه هیچ وقت گریه نکردم  

دوستت دارم منه دیوانه در قلبم عشقم شدی دردانه باز مثل هرشب حرفمو گوش بگیر منو آرام کن و آغوش بگیر🎧🎤🎶🎵
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730