ما شعر نمی خونیم میگیم میدوزم خوشختی ، سعادت ، سلامت ، عشق و محبت
بعد بعدی میگیره میگیره میگه می دوزم بچه های سالم و صالح
بعدی می گیره میگه می دوزم چشم حسود و بد خواه زبون بد و دهانی که بد بگه (هم مال خونواده عروس هم خونواده داماد )
و خلاصه ا این حرفها
وقتی هم تموم شد از اون قندی که سابیدن یکم می ریزن رو سر عروس داماد (یکم )