من با پدر و برادرم زندگی میکنم و شاغلم.پدرم بازنشسته شده و تقریبا همیشه خونه است.
پخت و پز و تمام کارای خونه با منه.با این که پدرم همیشه خونه است ولی هیچ کمکی برام نیست که هیچ بلکه برام کار هم درست میکنه.میام خونه میبینم چایی خورده همینجوری ظرف هاش رو گذاشته و رفته یا هندوانه خورده علاوه بر ظرف هاش تمام آشپزخونه رو هندوانه ای کرده.غذا که برای خودش گرم میکنه و میخوره کل آشپزخونه رو میترکونه.
شده وقت هایی که غذا نداشتیم و برای خودش یه چیزی میپزه و میخوره.نمیگه دختر تو هم آدمی برات کنار بزارم یا بیا بخوریم.
شده بهش تذکر دادم که پدر من یه کم مراعات کن ولی انگار نه انگار.
حتی خرید خونه هم با منه.واقعا دیگه خسته شدم از این همه مسئولیت و کار و بی ملاحظگی.