از سوتی هاتون بکید بخندیم

پشت سر همون سوتی لفت دادم...بعد اعضا میومدن پی وی دلداریم میدادن....

منم ازین سوتیا زیاد میدم😂😂😂😂👌👌👌

فک کنم ترک هستن و ب زبان ترکی معنی بدی میده

چرا بده به معني .....ي ر

منم ي بار تو جمع داشتم اظهار نظر ميكردم در مورد رنگا اومدم بگم شيري و كرمي گفتم ....ي ري   يني نميدونستم كجا بخزم....

ي بارم با مامانم و مادرشوهرم  و شوهرم رفتيم پارك از ماشين پياده شديم رفتيم ي جا بشينيم شوهرم گفت شيشه هاي ماشين پايين نبود؟ مامانش بلند بلند رو ب مامانم گفت من دادم پايين شما دادي بالا مامانم ميگفت نه من دادم پايين شما دادي بالا خلاصه مرده بودم از خنده شوهرمم داشت از عصبانيت ميتركيد

ي بارم يكي از دوستام موقع خدافظي گفت زيارت داشتم سعادتتون كردم  

ي بارم پدرشوهرم گفت من ٨تا پاسخ بي جواب داشتم(منظورش تماس بي پاسخ بود)  

یه گوشی داشتم اون اوایل هروقت طرف رد تماس میداد یا مشغول بود مینوشت مشترک اشغال است

و من هربار میخوندم مشترک آشغال است

نه که فکر کنین به قصد اینجوری میخوندم ها

نه 

هربار کلمه اشغال رو آشغال میخوندم

😂

خواهرم شدید تشنش بود رفت آب بخوره به جای اینکه بگه سلام بر امام حسین میگه سلام بر یزید  

وقتی بچه بودم یه کتاب داستان بود برای خواهر کوچیکم مبخوندم در مورد گوزن منم همیشه گوزنو گوووزن میخوندم قشنگ برام جا افتاده بود اسم یه حیونه  

منو خواهر کوچیم تفاوت سنیمون 3ساله اون تازه رفته بود اول ابتدایی بعضی کلمه هارو میتونست بخونه داشتیم بعداظهر برنامه کودک میدیدیم که بالای صفحش زده بود زنده ازم میپرسه آجی اینکه نوشته زنده بعضیا نوشته نیست یعنی مردن منم چون بزرگتر بودم باید جوابشو میدادم گفتم آره اون که ننوشته زنده مردن بعد میپرسه چیجوری این خاله تو برنامه هه(مجری رو میگفت)میمیره زنده میشه منم جوابی نداشتم هیچی نگفتم دوباره سوال کرد ایندفعه بابا کلافه گی گفتم دوباره از این سوالا بپرسی میزنمتا بعد که بزرگتر شدم فهمیدم فرق برنامه زنده و غیر زنده چیه 

ف یکیشون دیروز بود دختر خالمو دیدم باهاش روبوسی کردم خواهرمم اونجا بود بعد دوباره اومد باهام روبوسی کرد تو دل خودم داشتم میگفتم این چشه دو باره با من روبوسی میکنه اخرش طاقتم نگرفت گفتم نسیم جان حالت خوبه چرا دو بار با من رو بوسی میکنی حالا شکل خواهرم و دختر خالم اینجوری بود  که من چم شده هرچی من قسم میخوردم بخدا دو سری با من روبوسی کردی اون دو تا قبول نمیکردن میگفتن الزایمر گرفتی کلی هم مسخرم کردن ولی بخدا دو بار بود هنوزم دارم بهش فکر میکنم که چند بار بوده  

واااااای خاک توسرم حرف سوتیه 😳

ما چند روزه اومدیم خونه مادر شوهرم که شهرستانه این شوهر.... م که اصلا نمیدونم چی بهش بگم نمیدونم چرا سفر که میره هر شب هر شب .....

عاقا پریشب اومده بود سر وقتم کارش وانجام داد آخراش که داشتیم لباس میپوشیدیم یهو برادر شوهرم اومد دو تا تقه زد به در اتاق وتا اومدیم بگیم بفرما سرو زیر انداخت اومد تو واااااای من که خشکم زد شوهرمم نصف تومبونش وکشیده بود بالا نصف دیگش تو دستش بود برادر شوهرمم از هولش تا اومد برگرده بره بیرون سرش محکم خورد تو دیوار😂😂راه خروجی وگم کرده بود طفلک منو بگی کوپ کرده بودم فقط هر چی فحش بلد بودم نثار شوهرم وخونوادش وایل وتبارش کردم وخوابیدم😕

رفته بودم لباس زیر فروشی 2تا خریدم فروشنده هر دو رو گذاشت تو یه نایلون کوچیک حالا چون اسفنجی بود تو نایلون قشنگ جا نمیشد تو دستمم بازم چیزای دیگه از همون مغازه بود توی نایلونای کوچکتر با یه دستم همشو گرفتم از مغازه که بیرون اومدم یه خورده جلوتر یه آقایی بهم تنه میزنه و اون نایلونا از دستم می افته حالا اون سوتینا که تو بود نصف بیشترش رو زمین ولو بود منم نشستم سریع بزارم تو همون نایلونه و زود برم متوجه شدم او آقاهه وایساده سرمو اصلا بالا نگرفتم برگشتم بهش گفتم مگه کوری پسره یه(احمق)اینو جوری گفتم که همه آدمایی که از خیابون رد میشدن پخ زدنو محکم خندیدن +همون مرده منم چون کلی خجالت کشیدم اصلا سرمو بالا نگرفتم که چشمم به کسی نیوفته خواستم سریع برم محکم خوردم به شکمه اون پسر که هولم داد بازم همه پخ زدنو خندیدن منم با سر پایین فرار کردم با اینکه مال مجردیمه اون اتفاق هنوز از اون یه تیکه راه که اون سوتی رو دادم رد نمیشم