منم اون زمانا ك زندگي درست و حسابي داشتم و بچه نبود ،خيلي سورپرايزش كردم
يكيش ك از همه جالبتر بود اين بود ك كلي كادو خريدم تي شرت شلوار ژل اصلاح عطر دمپاييي بعد همه رو كادو كردم و جاهاي مختلف خونه قايم كردم
زير تشك
تو يخچال
تو تخت
تو كمد
هرجا ميرفت مي گفت واي يه كادو هم اينجاس
تا دوروز كادو پيدا ميكرد
از ذوق خفه شده بود!!!همش خوونه روًميگشت دنبال كادو!!!
يكي ديگه اش هم تو رستوران تولد دونفره گرفتم واسش
خودم رفتم رستوران
ب اژانس پول و ادرس دادم
رفت دنبالش و نگفت كجا
فقط گفت من شمارو بايد ببرم جايي
حالا هي شوهرمم ميگفته : من نميام
من كاري نكردم(فك كرده پليسه)
بعدن مرده بوديم از خنده اقا اژانسيه زنگ زده بود خانم اين نمياد
بزور بيارمش؟؟؟
من زنگ زدم گفتم بيا !!!
اومد و وارد شد
ميز پر از گل بود و با ورودش اهنگ زدن و از اين كارا!!!
جالب بود و خيلي خنديديم