اخه اینا خیلی پدرسوخته ان بخدا جاریام ی لباس عید برا بچشون میخرن همونو تا اخر سال توی عردسی و عزا و دم دستی میپوشن تن بچه
بعد مادرشوهرم و جاریام و خواهرشوهرم خدا شاهده همیشه لباساشون قدیمی کهنه یعنی تو اینا رو همیشه با بک لباس و مانتو میبینی
ارایشم که ندارن
حالا من برعکس خیلی حساسم که دهنشونو وا نکنن هر وقت میریم خونه شون بچه هام تیپ جدید خودمو شوهرم همینجور
سعی میکنم ست کنیم
حداقلش اینه که یک مانتو رو مث اینا سه سال نمیپوشم پولدار نیستیم ولی خب لباسای قیمت مناسب. و شیک پیدا میکنم بعد همیشه هم با ارایش میرم خونه شون
یکبار مادرشوهرم توجمع گفت این ادکلن رو نزن بوی بد میده
یکبار شلوار لی ازین دمپا چاکدارا پوشیده بودم گفت اینو نپوش مث غربتاس
یکبار برا دختر ۳ سالم سرهمی خارجی خریده بودم گفت این کوتاهه چیه تن بچه کردی
اونشب برادرشوهرم میگه پسرت همین یک دونه شلوار رو داره که همیشه همینو میپوشی حالا کلا دوبار دیده پای پسرم میخاسم بگم اره مث دخترای خودت که کل سال با یک تیپ میچرخن ولی هیچی نگفتم
از لوازمای خونم توب جمع ایراد میگیرن بعد میرن کپی همونو میخرن
توی جمع به دخترم میگم لنا عشقم بیا پیشم تا غذا بدم شوهرمو با پسوند آقا صدا میزنم که اونا مث گاو میمونن اسم شوهراشونو همینجوری خالی داد میزنن
هرکار میکنم ایراد میگیرن و ازینکه نمیتونم توی اون لحظه مث خودشون بی ادبی جواب بدم اذیتم میام خونه خودخودی میکنم با چه ها و شوهرم بد رفتاری میکنم
دبگه واقعا اعتماد ب نفسم نابود شده