میکردین و چکار می کردید
پدر و مادر من مستاجرا و من سه ساله ازدواج کرده م و تو این سه سال دوبار خونه بابام اسباب کشی کردن و هردو بار من و شوهرم از اول تا آخر کمکشون بودیم و شوهرم با ماشين خودش (مزدا) اسباب ها رو برده (سه داداش و ی خواهر دارم یکی از داداشا و خواهرم خارج از کشورن نمیتونن بیان اصلا دو داداش دیگه مم هر کدوم ی شهر دیگه ن و یکیشون اصلا نیومد یکیشونم فقط تو یکی از اسباب کشی ها بود)
حالا قراره هفته دیگه اسباب کشی کنن
الان با مادرم صحبت کردم گفت من ب بابات گفتم همین خونه رو تمدید کن ولی بابات گفته اینجا رو دوست ندارم ی خونه بهتر میگیرم برای اسباب کشیم ی ماشین بزرگ اجاره میکنم
حالا من ی حس بدی بم دست داد
و ب فکرم زده اگه خودمونم رفتیم کمک نزارم شوهرم مزداشو بیاره با موتور خودمون بریم و ب بابام بگم گفته بودی ماشين بزرگ میگیرم برای همین ما مزدا رو نیاوردیم
خواهرمم میگه مزدارو نبرین ولی اینجوری م نگو الکی بگو خراب شده تعمیر گاست
نظر شما چیه