من به خاطر یکی از مشکلاتم دیشب تا نیمه شب گریه میکردم، شب خواب دیدم که رفتم قم با مادرم ( مشکلم غم دوری از ایشون بود) و دیگه میخواستیم برگردیم شهر خودمون و خواستم اسنپ بگیرم که سرمو توی خوابم کرده بودم توی گوشی، بعد که سرم رو اوردم بالا صورت یه پیرمردی با سرعت اومد توی صورتم و از پشت سر به صورت کاملااا واقعی (احساسی خارج از رویایی ک می دیدم، در دنیای واقعی ) انگشت بلندی سه بار توی سرم کوبیده شده به حدی که من برای اولین بار در زندگیم یکدفعه بیدار شدم ، خیلی وحشتناک بیدار شدم ضربان قلب بالا پرت شدن بدنم ب سمت جلو، و اینکه من در خونه تنها هستم