پدر و مادرم جدا شدن، دامادمون بخاطر یه سری مسائل خونوادگی با خونواده ی خودش قهره، چون دخالت میکردن تو زندگیش، چند وقت پیش نامادریم و پدرم خونه ی ما اومدن بدون دعوت، از شانس خواهرم و دامادمون هم خونه ی ما بودن، من سر یه بحثی با نامادریم بحث کردیم و منو تو جمع ضایع کرد از اونروز به بعد این دامادمون هر شب میاد خونه ی ما، پاهاش دراز میکنه، یا من سفره رو جمع کردنی پاشو از روی مبل میندازه روی اونیکی پاش جوری که من نتونم برم اونیکی قسمت سفره وسیله هارو بردارم، منظورش اینه شما نوکر من هستید، امروزم اومد با تیکه برگشته میگه پدرت بد دهنه، این حرفو به داداشم زد بعد به خواهرم میگه نگاه باباتم بددهنی میکنه، بعد میدونه پدرم بهمون خرجی نمیده با این اوصاف وسیله های داداشم ازش میکنه میگه بده به من پولشو میزنم، ولی نزد، سر سفره میشنیه دقیقا اداهای یه مفت خور رو در میاره دهنشو صدا میده، خیلی حالم ازش بهم میخوره فقط بیچاره خواهرم که با این الدنگ و دوهزاری ازدواج کرده دلم خیلی براش سوخت، به بدبختی زندگیم از هر طرف گریه م میگیره، از داماد هم شانس نیاوردیم یه عقده یی گدا صفت اومده تو خونوادمون اصلا دوست ندارم ریختشو ببینم خیلی گنده گنده حرف میزنه، به من میگه از نامادری خیلی خوشم میاد خوب تو رو ضایع کرد نتونستی جوابشو بدی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
اشکال نداره بگید ما عصرانه خوردیم مثلا گشنه نیستیم یا مثلا الان گشنه مون نبوده آخرشب میخوایم ...
اصلا ی خیلی بی درکه شوهرش تحت فشار میزاره میگه بریم خونه مادرت اینا، اونم زنگ میزنه بهش میگیم غذای سبک داریم میگه عب نداره من میام غذا میپزم باهات زود آماده میکنیم! یعنی همه ی داماد ها اینهمه مفت خور و الدنگ میشن؟ یا شانس ما از هر طرف بد هس
من و داداشم و مامانم با هم زندگی میکنیم، با این شرایط سخت زندگی هر شب میاد خونه ی ما به هر بهونه یی ...
خواهرت باید اونو با خانوادش آشتی بده تا شرش از سرشما کم بشه
لطفا اگه نظرتون مخالف منه ریپ نزنید بذارید اسی خودش جواب بده .من دلسوزی یا تجربه یا هر حرفی میزنم برای اسی هست .حوصله ی قانع شدن قانع کردن شما رو ندارم .چون آخرش دعواست .