سلام بچه ها، من و دوستم که سال پیش به مصاحبه دانشگاه فرهنگیان رفتیم، دوست داریم تجربه مصاحبه دانشگاه فرهنگیان خودمون رو تو سایت نی نی سایت بزاریم تا بلکه برای مصاحبه فرهنگیان 1403 مفید باشه.
ما از جزوه کامل سوالات مصاحبه فرهنگیان سایت انتخاب سبز استفاده کردیم و الحق که کامل بود و انگار عملا خودشون مصاحبه گر بودن، حتی ادبیات مصاحبه گر هم شبیه نویسنده جزوه سایت انتخاب سبز بود. اما اینا رو ولشکن بریم سراغ اصل مطلب و تجربه اول رو براتون کپی پیست میکنم که سال پیش نوشتم:
من ۳روز پیش مصاحبه داشتم.و خواستم تجربم از مصاحبه فرهنگیان رو باهاتون درمیون بزارم.( قبلش بگم ک حتماصبح زووود برین.)بعد نوبت گرفتن مارو بردن نمازخونه.ازونجا ۱۰ نفر ،۱۰نفرشماره هارو میگفتن و میبردن تویه سالن.
اونجاچنتامیز بود وباید مدارکتو و فرم پزشکیو میدادی و بعدش معاینه پزشکی و چشم و گوش . بعد یه ساعتی ک طول کشیدرفتیم طبقه بالا. منتظر موندیم تا شماره ها رو اعلام کنن.(من از صبح ک وارد دانشگاه شدیم تا قبل ورود ب اتاق مصاحبه خیلیییییی خیلییییییییی استرس داشتم. ولی میخوام بهتون بگم ک شماها اصلا استرس نداشته باشید.).
همینکه شماره رو خوندن و وارد اتاق شدم. استرسم خود ب خود کم شد. چون ۳تا خانوم خیلی مهربون و حوش اخلاق تو اتاق بودن. مدارکمو تحویل دادمو. اجازه دادن ک بشینم. اول گفتن ک خودمو معرفی کنم و از شهرم پرسیدن.
دلیل علاقه ب معلمیو و مشکلات معلمی و پرسیدن. بعدش یکی از خانوما گفت ک اولویت اولت ادبیاته لابد اهل شعر هم هستی گفتم بله تاحدودی. گفتم کدوم شاعر شعراش رو بیشتر میپسندی گفتم پروین اعتصامی ازم خواستن یه شعر ازش بخونم منم شعر بلبل و مور ک تو ابتدایی بود یادم بود رو خوندم.
بعدش ازم پرسیدن اهل مطالعه هستی گفتم بله ولی تو این دوسال منتهی ب کنکور نتونستم زیاد کتاب غیر درسی بخونم. گفتن بیشتر چ کتابهایی میخونی و بهشون گفتم. منتظر بودم بگن اخرین کتابی ک خوندی چی بوده ولی نپرسیدن.
خانوم دیگه ازم پرسید دانش اموزی داری ک خیلی ازت سوال میکنه و تورو کلافه میکنه تو چیکار میکنی؟گفتم تا جایی ک بتونم ب سوالاش جواب میدم و اگ کلافه شدم سعی میکنم تو رفتارم نشون ندم. و بهش میگم ادامه سوالاتشو بزاره جلسه بعد.
خانوم دیگه ازم پرسیدن ک نماینده معلما شدی و معلما یه انتقاد ازمدیر دارن و میخوان ک تو ب عنوان نماینده ب مدیربگی. چجوری میگی؟منم گفتم یجوری میگم ک ازم دلخور نشن یا سوتفاهم پیش نیاد.بعدش دوباره ازم پرسید یه تخته وایت برد بلا استفاده تو انبار مدرسه داری باهاش چیکار میکنی؟گفتم روشو کاملا با مقوا میپوشنم . و متناسب با هر درس اشکال و تصاویر رو نقاشی میکنم یا با نمد در میارم و میزنم روش.
گفتن ینی ب عنوان برد استفاده میکنی؟ گفتم بله. و تدریس هم نکردم. چون نگفتن بهم. اینو هم گفتن ک از ۱تا ۱۰۰ چ نمره ای ب خودت میدی.و چنتا سوال دیگم پرسیدن ک خاطرم نیس. بعدش تموم شد و من ازشون تشکر کردم و اومدم بیرون. بعدش رفتیم برای گزینش. تا نوبتم شد. و رفتم داخل.
اولین چیزی ک گفتن اینکه دو ایه قران بخونم. بعدش مبطلات نماز و روزه رو پرسیدن. و اینکه نماز و روزه قضا رو چ وقت میخونم. و عالیترین مقام کشور و چجوری انتخاب میشه و وظیفه ما در قبال رهبری چیه ؟ک خدا روشکر همه رو درست جواب دادم. و درمورد پوشش ام پرسیدن ک گفتم همیشه همینطوری هستم.
این هم از تجربه مصاحبه فرهنگیان نی نی سایت گذاشتم
